۲۵ مهر ۷۵۳ ـ درگذشت سلطان اویس جلایر
دوشنبه ۲۵ مهر ۷۵۳
مصادف با ۲ جمادیالاول ۷۷۶ و ۱۷ اکتبر ۱۳۷۴
درگذشت سلطان اویس جلایر
سلطان اویس جلایر در تبریز درگذشت و پس از غسل و کفن، در آرامستان شادباد به خاک سپرده شد.
دومین پادشاه سلسله آلجلایر در سال ۷۱۸ هجریشمسی به دنیا آمد. وی در سن ۱۸ سالگی در بغداد به سلطنت رسید.
معزالدین سلطان اویس بن حسن بن حسین بن آغبوغا بن ایلکا بن جلایر ، شاعر، موسیقیدان، نقاش و دومین پادشاه از دودمان جلایریان (ایلکانیان) است. مشهورترین پادشاه جلایر فرزند شیخ حسن بزرگ و دلشاد خاتون بود و قبرش در گورستان شادآباد مشایخ در ۶ کیلومتری مرکز شهر تبریز است.
سلطان اویس در آبادانی تبریز و بغداد بسیار کوشید و بازارها، مساجد و ساختمانهای فراوانی در این شهرها بنا کرد که از جمله آنها میتوان به کاخ بزرگ و شاهانه دولتخانه تبریز اشاره کرد که ۲۰ هزار اتاق داشته و امروزه به کلی ویران شده است. در زمان سلطنت او، قلمرو دولت ایلکانی به وسیعترین حد خود رسید و در شهرهای تبریز، اردبیل، خوی، نخجوان، شروان، شیراز، کاشان، بغداد و واسط به نام او و دولتش سکه ضرب میشد و حتی والی مکه هم به نام او خطبه خواند.
سلطان اویس نخست در سال ۷۵۷ هجری قمری در شهر بغداد، پایتخت نخست دولت ایلکانی، به تخت پادشاهی نشست. پیش از او پدرش شیخ تاجالدین حسن بزرگ جلایر در سال ۷۴۰ هجری قمری در بغداد تاجگذاری کرده و دودمان آل جلایر (ایلکانی) را تأسیس نموده بود. ایلکا بن جلایر یکی از فرماندهان مغول بود که نوادگان او با تأسیس دودمان ایلکانی (جلایری) به مدت ۷۳ سال در عراق عرب، عراق عجم، آذربایجان، اران، شروان و ارمنستان حکومت کردند.
سلطان اویس ۲ سال بعد از تاجگذاری در بغداد و در سال ۱۳۵۸ میلادی، شهر تبریز را فتح کرد، آن را مقر حکومت خود قرار داد، در ربع رشیدی ساکن شد و به مدت ۱۶ سال (تا سال ۱۳۷۴) در این شهر فرمانروایی نمود.
سلطان اویس که به شعر و شاعری علاقه بسیار داشت، خود را شاگرد سلمان ساوجی میدانست و سلمان نیز اشعار بسیاری در مدح او، پدرش حسن بزرگ و همسرش دلشاد خاتون سروده است. سلطان اویس نقاشی هم میکرد و بهترین نقاشان آن دوره از جمله عبدالحی و شمسالدین (شاگرد احمد موسی) از درباریان او بودند. عبدالقادر مراغهای موسیقیدان مشهور آن دوره که از نزدیکان سلطان اویس و فرزندانش بود، باعث بالارفتن سطح موسیقی در دوره ایلکانی گشت. نامههای سلطان اویس به سلاطین دیگر معمولاً به نظم بوده و او خط خوبی هم داشته است.
محمدعلی تربیت درباره هنرهای او مینویسد:
سلطان اویس از سلاطین هنرمند و لطیف طبع و سخنور و نیکومنظر بود. در فن نقاشی و موسیقی مهارت داشت. شعرشناس و شاعر بود و اکثر شعرا در محفل او حاضر میشدند و این بیت از اوست:
دارو مده طبیب که داریم درد عشق ما به نمیشویم و تو بدنام میشوی
سلطان اویس جمعاً ۷ فرزند داشت که ۶ تن از آنها پسر بودند به نامهای احمد، اسماعیل، بایزید، حسن، حسین و شیخ علی و دخترش دندی خاتون نام داشت که به عقد شاه محمود مظفری درآمد. آرامگاه ۳ تن از پسران او که پس از پدر بر تخت پادشاهی نشستند (سلطان حسن جلایر، سلطان حسین جلایر و سلطان احمد جلایر) در مقبره دمشقیه تبریز است.
مصالحی که در گذشته در اطراف مقبره سلطان اویس وجود داشته، نشانگر این است که پیشتر بنایی روی آرامگاه وجود داشته که بعدها تخریب شده است. عبدالعلی کارنگ درباره آرامگاه سلطان اویس مینویسد:
در جلو مدخل مقبره سلطان اویس، مجسمه سنگی شیری نهاده شده که الحق یکی از شاهکارهای هنر مجسمهسازی محسوب میشود. گرچه مجسمههای سنگی بسیاری از قوچ و شیر در همین گورستان روی قبرها نهاده شده، اما هیئت و حالت این مجسمه و مهارت فوقالعاده به کار رفته در حجاری آن به نظر میرساند که بعید نیست این مجسمه یکی از وسایل تزئینی مقبره سلطان اویس بوده و در زاویه و خانقاه او در شادباد قرار داده شده بود.
گفتنی است، سنگ قبر وی در ابعاد ۲۰۰ در ۵۰ سانتیمتر و از جنس سنگ خارا، ۵۰ سانتیمتر ارتفاع دارد.
کتیبه قبر سلطان اویس جلایر