کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید. (کوروش کبیر)
خانه » تاریخ » دیرینه » نگاهی کوتاه به تاریخ تبریز پس از اسلام
3269 بازدید

نگاهی کوتاه به تاریخ تبریز پس از اسلام

نگاهی کوتاه به تاریخ تبریز

تاریخ تبریز

پس از رواج اسلام و حمله اعراب به امپراطوری ساسانیان در سال ۲۱ هجری‌قمری، آذربایجان نیز مورد تاخت و تاز اعراب قرار گرفت. در زمان فتح آذربایجان به‌دست مسلمانان در سال ۲۲ هجری‌قمری همانگونه که در کتاب فتوح ـ نوشته البلاذری ـ آمده‌است، توجه سپاه اعراب بیش‌تر متوجه شهر اردبیل بوده‌است و نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آن‌ها سربازگیری کرده بود، نیامده‌است.
در سال ۱۱۲ هجری‌قمری در نبرد اردبیل، خزرها به آذربایجان روی آوردند اما در نهایت یک سال بعد به دستور خلیفه اموی، لشکریان عرب به آذربایجان آمدند و قوم خزر را از آذربایجان بیرون راندند. مردم آذربایجان با وجود پذیرفتن دین اسلام در برابر بیداد خلفای اموی و عباسی مبارزه می‌کردند که از آن جمله می‌توان به بابک خرمدین اشاره کرد.
از اواخر قرن دوم به بعد به دلیل ضعف عباسیان، در آذربایجان نیز گردن‏کشانی به صحنه آمدند و داعی حکومتی مستقل داشتند و همین امر باعث هرج و مرج تا اوایل قرن سوم هجری در آذربایجان شد.
سید احمد کسروی در کتاب «شهریاران گمنام» نخستین سلسه‌ای را که در این دوران با استقلال در آذربایجان حکمرانی کردند سالاریان و شاخص‌ترین فرد آن‌را سالار مرزبان معرفی کرده است. این فرد شیعه مذهب، نه تنها مانع نفوذ عباسیان در این سرزمین شد بلکه با روس‌های متجاوز نیز مبارزه کرد.
پس از ضعف سالاریان، روادیان در جنوب و شدادیان در شمال ارس به قدرت رسیدند. روادیان تبریز را به عنوان پایتخت خود انتخاب کردند و با سکونت مردم، این شهر به تدریج به سوی آبادی حرکت کرد. خاندان ازدی از قبایل معروف یمن به رهبری رواد ازدی که در زمان متوکل عباسی در آذربایجان حکومت می‏کرد دور تبریز را بارو کشیدند.
در سال ۲۲۴ هجری‌قمری، اولین زلزله‏ شدید در تبریز اتفاق افتاد اما چندی بعد توسط روادی‏ها بازسازی شد ولی عمران تبریز به علت دست به دست شدن حکومت آن ادامه نیافت.
در سال ۴۳۴ هجری‌قمری، تبریز دچار دومین زمین لرزه شدید تاریخ خود شد که باعث ویرانی کامل بناها گردید و طبق روایت‌های تاریخی چهل یا پنجاه هزار تن از ساکنین آن جان باختند.
امیر ابومنصور پادشاه وقت تبریز که از این زلزله جان سالم به در برد به بازسازی دوباره شهر پرداخت. او با کمک همسایگان کرد خود نخستین حمله سلجوقیان را دفع کرد اما در نهایت در سال ۴۴۶ هجری‌قمری تسلیم طغرل ـ اولین پادشاه سلجوقیان ـ شد و از آن پس روادیان به عنوان دست‌نشاندگان سلاجقه حکومت کردند.
جشن ازدواج طغرل و دختر خلیفه نزدیک تبریز انجام شد و سلطان محمود از سلاجقه عراق در تبریز اقامت گزید. از این دوران به عنوان دوران شکوفایی آذربایجان نام می‌برند افرادی چون بوعلی سینا، خطیب تبریزی، مسعود بن نامدار و قطران تبریزی حاصل این دوران بوده‌اند.
با تاسیس بزرگترین امپراطوری پس از اسلام، ترکان سلجوقی جایگاه مهمی را در تاریخ اسلام و ایران به خود اختصاص داده‌اند. در دوران حکومت آلپ ارسلان ـ فرزند طغرل ـ و پسرش ملک شاه، قدرت این حکومت در اوج خود بود به گونه‌ای که رومیان را شکست دادند و عراق، گرجستان، ارمنستان، آسیای صغیر و شام را از آن خود کردند. در این دوران آذربایجان و بخصوص شهر تبریز بسیار آباد بوده است.
پس از گسترش حکومت سلاجقه، ملک‌شاه کشور را به ایالت‌های مختلفی تقسیم کرد و هر کدام از این ایالات را به شاهزادگان و امرا یا اتابکان سپرد و به دلیل دوری از اصفهان که در آن دوره پایتخت بود، به تدریج هرکدام از این حاکمان داعیه حکومت مستقل کردند.
آتا در ترکی به معنای پدر و بیگ به معنای بزرگ و در ترکیب معنا ادب‌آموزنده کودک است. سلاطین سلجوقی فرزندان خود را برای تربیت و مراقبت به یکی از امرای درباری یا لشکری و مورد اعتماد می‌سپردند و این فرد لقب اتابک می‌گرفت. اتابک در دوران طفولیت شاهزاده، مسئولیت حکومت ایالتی را نیز بر عهده داشت. پس از افزایش انحطاط در دولت آل سلجوق، این امرای اتابک صاحب قدرت و نفوذ شدند و حکومت‌هایی را در ایران برای خود با همین نام تاسیس کردند. یکی از این حکومت‌ها، سلسله اتابکان آذربایجان بود که از بازماندگان سلسله «ایلدگز» بودند که طی سال‏های ۵۳۱ تا ۶۲۲ هجری‌قمری بر آذربایجان حکومت کردند. در این دوران، بسیاری از شهرهای آذربایجان همچون تبریز، اردبیل، ارومیه و خوی محل مناسبی برای زندگی به حساب می‌آمدند و استحکام‌یافته بودند.
در زمستان ۶۱۸ هجری‌قمری، مغولان به آذربایجان و قفقاز لشکر کشیدند و پس از فتح گنجه، قفقاز و اردبیل به تصرف تبریز پرداختند. اتابک ـ حاکم تبریز ـ گریخت و مردم به کمک شمس‌الدین طغرایی از شهر دفاع کردند و در نهایت مغول‌ها از هجوم به شهر منصرف شده و به دریافت مبلغ زیادی از تبریزیان اکتفا نمودند.
پس از چنگیز، هولاکوخان برادر چنگیز، مامور تصرف مجدد مستملکات مغولان در آسیای غربی شد چرا که پس از چنگیزخان این استیلا تا حدی ضعیف شده بود. او تمامی مقاومت‌ها را در هم شکست و در نهایت هولاکوخان، حکمرانی ایران، عراق و آناطولی را در سال ۶۵۴ هجری‌قمری به دست گرفت و به لقب ایلخان دست یافت و بدین ترتیب سلسله ایلخانیان تاسیس شد.
با وجود جنگ و نابسمانی داخلی، این دوره از دوران پررونق تاریخ ایران به شمار می‌رود. جانشینان هولاکو به اسلام گرویدند و تبریز و مراغه به عنوان پایتخت این حکومت، مرکز علم و دانش شدند. تبریز نام دارالسلطنه گرفت. به دلیل ارتباط مغول‌ها با فرهنگ‌های مختلفی چون اروپا و چین، ایران از لحاظ فکری، بازرگانی و هنری دچار تغییرات بسیاری شد. زیباترین آثار معماری این دوره شامل ارک بزرگ تبریز، گنبد سلطانیه، مسجد جامع مرند و گنبدهای متعدد در مراغه است.
پایان امپراطوری ایلخانان در ایران به فترتی منجر شد که قدرت را تضعیف نمود و نیروهای مختلفی را برای اعمال قدرت در دولت وارد صحنه کرد. تا زمان یورش تیمور، این قلمرو تحت سلطه امارت‌نشین‌های کوچک رقیب قرار گرفت که از میان آن‌ها فقط دو طایفه ایلکانینان یا ‌آل جلایر و چوپانیان بر آذربایجان حکومت کردند.
پس از این دوره و در آشوب و هرج و مرج موجود، امیر تیمور گورکانی که ادعا می‌کرد از دودمان چنگیزخان است، وارد عرصه شد و امپراطوری عظیمی برپا نمود که بلافاصله پس از مرگش از بین رفت. او در هر سه لشکرکشی خود به ایران به آذربایجان آمد و دربار خود را در تبریز مستقر کرد. باوجود خونریزی‌هایی که کرد بسیار به هنر علاقه داشت.
با درگذشت تیمور، قرایوسف قراقویونلو به آذربایجان حمله کرد و پسر او را در سردرود به قتل رساند و در نهایت و پس از جنگ‌هایی، زمام امور آذربایجان و قسمت‌هایی از شمال‌غرب ایران به جهانشاه قراقویونلو رسید و این سلطنت سی ساله باعث استقلال این منطقه از سلسله تیموریان شد. از فعالیت‌های ادبی جهانشاه می توان به دیوان اشعار او اشاره کرد. مسجد کبود یا مظفریه از جانب خاتون جان بیگم همسر جهانشاه در کوی پسه کوشک تبریز و در سال ۸۷۰ هجری‌قمری بنا شد که به فیروزه اسلام شهرت یافت. جهانشاه پس از آنکه به سوی اوزون حسن، حکمران قوی‌پنجه ترکمنان آق‌قویونلو تاخت از او شکست خورد و در سال ۸۷۳ هجری‌قمری کشته شد.
اوزون حسن بایندری منقرض کننده‏ قرا‏قویونلوها، از سلاح گرم استفاده نموده، معلمان ونیزی را برای آموزش به کار برد و سلطان محمد ثانی عثمانی از وی می‏ترسید. تبریز به دست جانشینان وی عمران و آبادی بیشتر را تجربه کرد و از آثار ساخته شده در این دوران می‏توان به کاخ هشت بهشت و ساخت یک مسجد و بیمارستان کنار کاخ اشاره کرد. آق‏ قویونلوها برخلاف قراقویونلوها از تیموریان حمایت می‌کردند و در نهایت نیز توانستند با قدرت خود قراقویونلوها را شکست دهند و حکومت خود را در سراسر ایران و عراق بگسترند.
در اوایل قرن دهم هجری، شاه اسماعیل صفوی با از بین بردن حکومت‌های محلی توانست ایرانی متحد بوجود بیاورد. او پس از شکست حاکم آق‌قویونلو در نخجوان در سال ۹۰۷ هجری‌قمری باشکوه فراوان وارد تبریز شد و خود را شاه نامید. او مذهب شیعه را مذهب رسمی ایران اعلام کرد و سلطنتی مستقل را بر ایران آغاز نمود. استقرار سلسله صفویه در تبریز تاثیر بسیار زیادی بر توسعه هویت مردم گذاشت. در این دوران ۱۲۰۰ واژه آذربایجانی وارد زبان فارسی شد که غالبا این واژه‌ها نظامی و دولتی بودند. شاعرانی چون ملامحمد فضولی از نوابغ این دوران محسوب می شوند. دوران حکومت شاه طهماسب صفوی در آبادی تبریز بسیار مهم بود و ساختمان‏های مهمی چون مسجد جامع و مسجد سلطنتی صاحب آباد در این دوران ساخته شدند. در دوران همین حکومت بود که تبریز برای چندمین بار و در سال ۱۱۳۴ هجری‌قمری دچار زلزله‌ای سهمگین شد و تعداد زیادی از اهالی این شهر بر اثر این فاجعه طبیعی کشته شدند. این سلطنت باشکوه نیز در نهایت در دوران سلطنت شاه سلطان حسین با هجوم افغان‌ها به اصفهان تنها یک سال بعد از زمین لرزه بزرگ به کار خود پایان داد.
تبریز در این دوران با وجود ویرانی حاصل از زمین‌لرزه، در برابر حمله عثمانی‌ها که از اوضاع نابسمان ایران سواستفاده کرده بودند مقاومت مردانه‌ای از خود نشان دادند به گونه‌ای که عثمانی‌ها نتوانستند شهر را تصرف کنند.
با سقوط اصفهان، پایتخت صفویان و تسلط افغانیان بر ایران، هرج و مرج شدیدی سراسر ایران را فرا گرفت. عثمانی‌ها و روس‌ها نیز در این آشفته بازار به مناطق مختلف آذربایجان تعرض کردند و بخش‌هایی از آن را نیز تصرف نمودند. در این شرایط، نادر قلی افشار از میان توده مردم به پاخواست و توانست ایران را از چنگال اشغال‌گران نجات دهد. او پس از اینکه در سال ۱۱۴۸ هجری‌قمری تاج پادشاهی را بر سر نهاد برادرش، ابراهیم خان ظهیرالدوله را به حکومت آذربایجان منصوب کرد و آذربایجان را یکپارچه نمود. حکومت افشاریه با مرگ نادرشاه در سال ۱۱۶۰ هجری‌قمری، به دست دو تن از برادرزادگانش سپرده شد که چندان نپایید و در نهایت با حکومت نیم قرن نوه‌اش شاهرخ در خراسان به اتمام رسید. با وجود از بین رفتن شکوه سلطنت افشاریه پس از مرگ نادر، ایران در آرامش نسبی به سر برد.
سال‌های پس از قتل نادر شاه تا آمدن عباس میرزا نایب‌السلطنه به تبریز به عنوان حکمران آذربایجان را دوران خان‌نشینی نامیده‌اند. در این دوران حکمرانان این خطه به صورت مستقل یا نیمه‌مستقل حکومت کردند. این دوران با حاکمیت نجفقلی‌خان دنبلی آغاز شده و با حکومت فرزندش خداداد خان ادامه‌ می‌یابد. در دوران چهل ساله حکومت نجفقلی خان، زمین لرزه مهیبی در سال ۱۱۹۳ هجری‌قمری شهر تبریز را ویران و تعداد زیادی از اهالی را از پای درآورد. وی پس از زلزله هشت دروازه در اطراف تبریز بنا ‌کرد. پس از پایان دوران خان‌نشینی و استقرار سلطنت قاجاریه که بیش از یک قرن تداوم یافت، آغامحمدخان قاجار به آذربایجان بارها حمله کرد. در دوران قاجاریه، ایران تحت عنوان ممالک محروسه ایران اداره می‌شد و ایالات مختلف دارای اختیارات داخلی بودند.
تبریز در این عهد به عنوان شهر ولیعهدنشین، کانون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران محسوب می‌ّشد. عباس میرزا در دوران ولیعهدی خود اقدامات شایسته‏ بسیاری در عمران تبریز انجام داد که از آن جمله می‏توان دایر کردن قورخانه، کارخانه‏ توپ ریزی و مخازن مهمات و مغازه، تاسیس چاپخانه و اشاعه‏ علوم و فنون متداول عصر اشاره کرد. پس از عباس میرزا دوران ولیعهدی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه نیز در تبریز گذشت. نتیجه خفت‌بار جنگ‌های ایران و روس و تقدیم‌کردن ۱۷ ولایت زرخیز آن سوی ارس به روسیه تنها بخشی از ناکارآمدی‌های این سلطنت را نشان می‌دهد. بی‌کفایتی شاهان قاجار، فقر و بی‌عدالتی از سویی و روحیه تجدد خواهی و اصلاح‌طلبی از سویی دیگر، ایران را به سوی دوران مشروطیت پیش برد.
در نتیجه مشروطیت‌خواهی ایرانیان علی‌الخصوص مردم آذربایجان و تبریز و مقاومت فراموش‌نشدنی‌شان در مقابل استبداد، محمدعلی‌شاه قدرت خود را از دست داد و ایران صاحب مجلس و پارلمان گردید.
موقعیت جغرافیایی تبریز و همجواری این شهر با قفقاز و آذربایجان موجب شد این شهر با مفاهیم مدنی و تجدد پیش از سایرین آشنا شود و به این ترتیب اولین‌های بسیاری را در این دوران از آن خود کند. اولین چاپخانه‌، اولین نمایشنامه‌نویس، ‌اولین داستان‌نویس کودکان و اولین دبستان تنها بخشی از این دوران طلایی تبریز است.
نقش تبریز و مبارزات مردم این شهر به کمک ستارخان و باقرخان و تشکیلات منضبطی که به رهبری علی مسیو به نام «مرکز غیبی تبریز» اداره می‌شد نقش چشمگیری در شکل‌گیری مشروطیت و محافظت از آن را داشت. با آغاز به کار نخستین شورای مردمی ایران در سال ۱۳۲۴ هجری‌قمری/ ۱۹۴۶ میلادی با نام «انجمن ایالتی آذربایجان» سنگ بنای جامعه مدنی در تبریز شکل گرفت. اقدامات این انجمن با ایجاد ارتباط با آزادی‌خواهان شهرها و ممالک دیگر، پس از بمباران مجلس و دستگیری عده‌ای از مشروطه‌خواهان افزایش یافت و به گونه‌ای جانشین مجلس شورای ملی گردید.
با پایان یافتن دوران حکومت قاجار به دست رضاشاه پهلوی و بر تخت نشستن وی در سال ۱۳۰۴ هجری‌شمسی، امنیت در تبریز مثل سایر شهرهای ایران برقرار شد. محمدرضا پهلوی پسر رضا شاه، در سال ۱۳۲۰ طی کودتا قدرت گرفته و جانشین پدر خود شد. طی سال‏های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ هجری‌شمسی که مصادف با جنگ جهانی دوم می‏باشد، حوادث ناگواری در اثر این حادثه در تبریز رخ داد ولی از سال ۱۳۴۰ هجری‌شمسی به بعد، برنامه عمرانی تبریز مثل سایر شهرهای ایران ادامه یافت و کارخانجات فراوانی همچون ماشین ‏سازی، تراکتورسازی و دیزل‏ سازی احداث و تاسیسات جدید آب و برق در تبریز راه‏ اندازی شد.
اخیراً طی تحقیق و ارزیابی انجام شده توسط سازمان ملل متحد، شهر تبریز به عنوان بهترین شهر برای زندگی در ایران شناخته شد که عواملی چون خطوط هواپیمایی پیشرفته، طبیعت زیبا و بکر، غذاهای لذیذ، مساجد زیبا، ابنیه‏ تاریخی، میراث فرهنگی غنی و … در کسب این رتبه موثر بوده است.
این شهر زیبا در جذب سرمایه ‏های داخلی و خارجی در میان هشت کلان‏شهر کشور، رتبه‏ اول را کسب کرده و همچنین سازمان بهداشت جهانی تبریز را به عنوان بهداشتی ‏ترین شهر ایران معرفی کرده است.
تبریز با قدمت کهن و تمدنی غنی، داشتن بزرگترین بازار سرپوشیده‏ جهان، مهد سرمایه ‏گذاری و تجارت داخلی و بین‏ المللی بودن، کسب مقام اول در بخش جذب سرمایه ‏گذاری خصوصی، ساخت ساختمان‌های مدرن و زیبا، انتخاب شدن به عنوان بهترین شهر برای زندگی، انتخاب به عنوان امن‏ترین و پاک‏ترین شهر، خواهرخواندگی با چندین شهر خارجی، عنوان نخستین پایتخت تشیع در جهان اسلام، داشتن آثار تاریخی و گردشگری فراوان، صنایع‌دستی غنی و … از مهم‏ترین شهرهای پنجاه سال معاصر ایران می‏باشد که فصل الختام این عناوین پایتختی گردشگری کشورهای اسلامی در دنیاست که باید از این عناوین بهره ببرد.

ایمیل شما آشکار نمی شود

نوشتن دیدگاه