شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم.
خانه » فرهنگ » آثار پژوهشی » مقبره الشعرای تبریز خاستگاه گردشگری فرهنگی (ادبی)
2558 بازدید

مقبره الشعرای تبریز خاستگاه گردشگری فرهنگی (ادبی)

مقبره الشعرای تبریز خاستگاه گردشگری فرهنگی (ادبی)

محمدعلی قلیزاده (کارشناس ارشد علوم سیاسی)

سحر نعمتی (کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی)

چکیده :

در جهان متکثر و متنوع فرهنگی تفاوتها و ارزشهای گونه گون فرهنگها می تواند عاملی برای مدیریت بهتر جوامع باشد. از آنجا که ایران اسلامی متنوع از فرهنگ ها و قومیت های متفاوت است. هم افزایی فرهنگی از تلفیق چشم اندازها و رویکردهای فرهنگی متنوعی حاصل می گردد، که برای دستیابی به آن باید شرایطی همچون امکان گردش و تبادل گردشگر در داخل کشور مهیا گردد. ادبیات یکی از اجزای مهم میراث فرهنگی یک کشور است که از عناصر قوام دهنده هویت ملی و تاریخی یک کشور بشمار می آید و با گسترش گردشگری فرهنگی در واقع هویت ملی خود را هم تحکیم خواهیم کرد. در این خصوص می توان مقبره الشعراء تبریز را بخاطر حضور چهارصد شاعر نامدار ایرانی خاستگاه گردشگری ادبی قلمداد نمود. با این وجود کشورمان و آذربایجان شرقی با داشتن جاذبه های گردشگری به لحاظ عدم اتخاذ سیاستهای موثر در این بخش، هنوز نتوانسته است به سهم مناسب خود در مناسبات گردشگری کشور دست یابد و این امر سبب شده است تا در بسیاری از معضلات اقتصادی و اجتماعی استان که می تواند با توسعه گردشگری مرتفع گردد، همچنان پابرجا بماند. لذا در این نوشتار ضمن برشمردن چالشهای اساسی مترتب بر این صنعت در استان و کشور، به بررسی راهکارهای توسعه گردشگری با تاکید بر جایگاه مقبره الشعرای تبریز و استاد شهریار با کنکاش تئوریهای گردشگری و مروری بر ماهیت نظام و نگاه دینی به «گردشگری فرهنگی» تاکید می گردد.

کلیدواژه ها: فرهنگ، گردشگری فرهنگی، مقبره الشعرا

مقدمه:

بدون شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً پایه اساسی و محوری شکل گیری یک ملت فرهنگ است. توسعه فرهنگی در هر جامعه ای بخشی از راهبردهای عملی خود را از طریق بسط صنایع و تحول سنت های فرهنگی و محتوای فرهنگ قرار داده است، گردشگری و توسعه فرهنگی به نوعی در رشد هویت های فرهنگی بومی و ملی موثر است، و بخشی از عناصر و لوازم توسعه فرهنگی جوامع از طریق جهانگردی و گردشگری شکل می گیرد.

سابقه کهن و درخشان در فرهنگ و تمدن، آثار باستانی و تاریخی فراوان، تنوع فرهنگی، نژادی، زبانی و دهها جاذبه گردشگری دیگر، قابلیت به ارمغان آوردن جایگاه ممتازی را در صنعت گردشگری دنیا برای ایران دارد. علت پایین بودن سرانه گردشگری کشور را باید به گونه ای علمی و جامع جستجو نمود. بدون شک مولفه های فراوان و متعددی در این ناکامی سهیم اند. ایران به اقتضای فرهنگ ایرانی- اسلامی و ارز شهای بومی خود تأکید ویژه ای بر انواع خاصی از گردشگری و به ویژه «گردشگری فرهنگی » می تواند داشته باشد. علیرغم تنوع فرهنگی موجود در کشور باید اذعان داشت که هویت ملی، مقول های است که با یک سیاست گذاری متقن، باثبات و کل نگر می تواند سبب گسترش گردشگری فرهنگی – اسلامی گردد؛ تا فرهنگها و قومیت های مختلف در چارچوب نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران علاوه بر حفظ تفاوت های قومی و آئینی خود، نظام پایدار جغرافیای فرهنگی و قومیتی ایران را ترسیم نمایند، از این رو و با توجه به این امر که یک ملت زمانی هویت یکپارچه ملی دارد که اقوام گوناگون، خود را جزئی از بدنه ملی واحد قلمداد کنند، در این نوشتار سعی شده است تا به مسئله گسترش گردشگری فرهنگی – اسلامی از دید هم افزایی و توسعه فرهنگی اقوام گوناگون نگاه گردد زیرا معتقدیم گردشگری فرهنگی – اسلامی گفتمان مسلطی را ایجاد می کند. یک گفتمان چترگونه که در ذیل آن همه گروهها تقاضای خود را قابل برآورده شدن می دانند. (تاجیک، ۱۳۷۹ ، ۱۸)

بیان مسئله:

اهمیت فرهنگ از دو بعد مورد بررسی قرار می گیرد یکی جایگاهی که فرهنگ در هویت و موجودیت جامعه دارد و دوم نقشی که فرهنگ در پیشرفت جوامع ایفا می کند. جنبۀ اول را می توان اهمیت و جایگاه فرهنگ در موجودیت جامعه پنداشت و وجه دوم را می توان اهمیت و نقش فرهنگ صحیح در حرکت به سمت اعتلا یا انحطاط جوامع عنوان نمود.

محیط فرهنگی جامعه ایرانی، ساختار موزائیک مانندی دارد به بیان دیگر فضای فرهنگی ایران از ساختارهای قومیتی گوناگون شکل گرفته است که داد و ستد فرهنگی بین اقوام مختلف سبب هم افزایی فرهنگی در بین قومیت ها شده و علاوه بر شادابی فرهنگی جامعه ایرانی، سبب ثبات سیاسی می گردد. از آنجا که ایران کشوری اسلامی است لذا گردشگری فرهنگی – اسلامی از یک سو با بازتولید و باز تفسیر پایدار ارزشهای ملی و آئینی، نمادها و خاطرات مشترک سرزمینی سبب استحکام هویت ملی می شود زیرا که این ارزشها، نمادها و خاطرات جزو المان ها و پارامترهای متمایز کننده هر ملتی از ملل دیگر می باشد و از سوی دیگر پیوند بین گروهها و اقوام مختلف برای ایجاد سرمایه های اجتماعی جهت وفاق ملی ضروری است. (شارع پور، ۱۳۸۰ ، ۳۱۲)

گردشگری ادبی شاخه ای از گردشگری فرهنگی، به حساب می آید. در این نوع از گردشگری، انگیزه محوری گردشگران، بازدید از مکانها و آثاری است که به زندگی و کار شاعران، ادبا، نویسندگان یا هنرمندان مرتبط است. البته در کنار این حتی اماکن معروفی که در آثار ادبی مشهور نامشان آمده است، می تواند یکی از جاذبه های مناسب برای هر گردشگری محسوب شود. گردشگری ادبی در عین حال که زیرشاخه ای از گردشگری فرهنگی است یک عمل خاص و ویژه محسوب می شود؛ یعنی برخلاف تصور عموم از گردشگری که صرفاً یک امر برای خوش گذرانی است. گردشگری ادبی علاوه بر اینکه ساعات مفرحی را برای گردشگر فراهم می کند، بر دانش و اطلاعات وی نیز می افزاید. به نوعی تلفیقی از تفریح و آموزش است.

پرسش تحقیق:

پرسش اصلی:

نقش فرهنگ و رفتار شهروندی در توسعه گردشگری چیست؟

پرسش های فرعی:

گردشگری چیست و با فرهنگ چگونه ارتباط پیدا می کند؟

دیدگاه اسلام به گردشگری و برنامه های آن برای گردشگر؟

تئوریهای مطرح در گردشگری کدامند و دلیل سازگاری گردشگری فرهنگی با اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران چیست؟

موانع و چالش های گردشگری در ایران و استان آذربایجان شرقی؟

مبانی نظری:

این نوشتار بصورت توصیفی با استناد به منابع کتابخانه ای با تاکید بر گردشگری فرهنگی، فرهنگ و رفتار شهروندی را در جوامع متکثر به عنوان هم افزا و تقویت کننده هویت ملی بیان نموده است که این مهم در سایه تبادل فرهنگی و توسعه گردشگری ادبی در استان و کشور می تواند حاصل گردد.

واکاوی مفردات :

توریسم و گردشگری:

واژه «توریسم» از دو بخش «تور» به معنای سفر، گشت، مسافرت، سیاحت و «ایسم» پس وندی که اشاره به مکتب یا اندیشه ای فلسفی، مذهبی، سیاسی، ادبی و غیره دارد ترکیب یافته است. توریسم یعنی مکتبی که پایه فکری آن سیاحت و گردشگری است (آکسفورد، ۱۳۵۶:۱۹۸۹). در ادبیات فارسی واژه ای به همین معنی (Tour) و با همین هجا و آوا وجود دارد، که طور تلفظ می شود (به فتح ط) به معنی پیرامون سرای و یا طوران (به فتح ط) به معنی پیرامون چیزی گردیدن، گرد بر چیزی گشتن است (فرهنگ دهخدا، ۱۳۷۵). در متون دینی «واژه » سیَرْ (به فتح اول و سکون دوم) در فرهنگ قرآن به معنای راه افتادن است. اولین نوشته ها راجع به گردشگری در دایره المعارف گردشگری و مسافرت، بر ابعاد تاریخی این پدیده تمرکز داش ته اند. با گذشت زمان، معانی رایج و حرف های گردشگری تغییر یافته است. تعاریف عمدتاً مبتنی بر جنبه اقتصادی گردشگری نیز از دهه ۱۹۷۰ رواج زیادی یافته است. با این حال در معانی اخیر، گردشگری مفهومی کاملاً وسیعتر را پوشش می دهد. (یعقوب زاده سایت گردونه)

تعاریف متعددی از واژه گردشگری وجود دارد. اما به نظر می رسد جامعترین آنها تعریفی باشد که توسط خود سازمان جهانی گردشگری ارایه شده است. برطبق این تعریف

گردشگری به فعالیت سفر یک شخص به منطقه ای خارج از محل زندگی خود که تا یک سال ادامه پیدا نکند و با هدف ترویج تجارت یا سایر اهداف باشد، گفته می شود. برطبق این تعریف می توان به راحتی حوزه گردشگران را از سایر مسافران جدا کرد. (۱۹۹۵،WTO).

فرهنگ:

فرهنگ یک عنصر ملی ضروری است که به شکل گیری جامعه کمک می کند، از نظام ارتباطی جامعه تأثیر می پذیرد و بر آن اثر می گذارد. (معصومی، ۱۳۸۵ ، ۳) و به عنوان یک نظام ارتباطی بین مردمی با جلوه های مختلفی از آداب و رسوم، میراث و دیگر تولیدات زیباشناختی شکل می گیرد و واقعیت وجودی جامعه را بیان می کند از این منظر مردم با فرهنگی که دارند، به جهان طبیعی و انسانی خود شکل ویژه ای می دهند. فرهنگی پویاست که توانایی کنش های فرهنگی را داشته باشد. بنابراین، تبادل و تعامل فرهنگی می تواند به پویایی و تعالی فرهنگی و اجتماعی جامعه منجر شود. (قدیری معصوم و همکاران، ۱۳۸۹،۱۰۴)

از منظر تایلور فرهنگ کلیّتِ درهم تافته ای شاملِ دانش، دین، هنر، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی که آدمی همچون هموَندی از جامعه به دست می آورد. به این معنا انسانِ بی فرهنگ و جامعه بی فرهنگ در کار نیست، زیرا زندگیِ اجتماعی، یعنی با هم زیستن، به معنایِ در فرهنگ زیستن است. زیستن در ابتدایی ترین قبیله یا بزرگترین و پیچیده ترین جامعه تکنولوژیکِ مدرن از این جهت یکسان است. زیرا هر دو زیستن در شرایطِ ویژ ه انسان است، یعنی زیست در فرهنگ یا فضایِ فرهنگی، اگر چه هر یک از سازمایه هایِ فرهنگ، از نظرِ صورت و معنا یا سادگی و پیچیدگی، در جامعه هایِ گوناگون با هم فرقهای اساسی دارند. (آشوری، ۱۳۷۹ ، ۱۱۳)

هویت ملی:

هویت را می توان به احساس تداوم و پیوستاری، بی مانندی و متمایز بودن از دیگران مربوط دانست (گل محمدی، ۱۳۸۳ ،۶۱) و همچنین مجموعه ای از معانی را برای فرد تولید می کند که مرجع کیستی و چیستی او را تشکیل می دهد (عاملی، ۱۳۸۳ ، ۸۹) و هویت ملی مجموعه ای شناختی، اعتقادی و روانی است که با تأثیرگذاری بر کنشهای اجتماعی، موجب همبستگی و انسجام در سطح ملت می شود. (ابوالحسنی، ۱۳۸۹،۱۸)

مقبره الشعرای تبریز

گردشگری فرهنگی:

در جریان گردشگری فرهنگی جنبه های معنوی فرهنگ بومی و همچنین تبلور عینی آن به عنوان میراث فرهنگی از پارامترهای اساسی هستند که دارای اهمیت اقتصادی بوده و اطلاعات در آن به صورت دیداری منتقل می شود.

اهمیت گردشگری:

تاکید دین مبین اسلام بر سیر و سیاحت برای شناخت آیات الهی و کسب علم و دانش و سلامت روح و روان باز شناخت اهمیت موضوع را دوچندان می نماید. اغلب مبحث گردشگری را از موضع اقتصادی و تولید اشتغال و درآمدزایی کنکاش می نمایند که ضروری است اثرات گردشگری را از هر دو بعد کنکاش نماییم.

آثار منفی گردشگری را می توان به چهار دسته؛ فرهنگی – اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و روحی – روانی تقسیم نمود. آثار منفی (اقتصادی) نتیجه نامطلوب اقتصادی پدیده ای است که آن را کسر مسافرت (travel deficit) می نامند و این مربوط به زمانی است که کل درآمدهای ارزی یک کشور از محل جهانگردان کمتر از مبلغی می شود که شهروندان آن کشور در خارج مصرف می کنند. (چاک وای، ۱۳۸۵ : ۴۷).

آثار منفی (روحی، روانی) گردشگری به دلیل ایجاد شلوغی، ترافیک، آلودگی ناشی از رفت وآمد خودروها و به وجودآوردن احتمال تغییرات فرهنگی و تاثیر بر بافت سنتی برخی مناطق اثرات روحی و روانی بر مردم منطقه می گذارد. آثار منفی (زیست محیطی) گردشگر می خواهد از زیباییهای طبیعی بهره مند شود و ممکن است تخریب محیط زیست را در پی داشته باشد. آثار منفی (فرهنگی – اجتماعی) بدون شک ورود جهانگرد تأثیراتی را در حوزه فرهنگی و اجتماعی کشور میزبان خواهد گذاشت. «برخی نویسندگان به تجاری شدن یا کالایی شدن فرهنگ جامعه میزبان اشاره کرده اند به این معنا که ساکنان محصولات فرهنگی خود در آن گونه که مورد پسند گردشگران باشد عرضه می کنند. ممکن است فرهنگ گردشگران و هر چه مربوط به آنها است، برای جامعه میزبان الگو می شود و ساکنان به تقلید کورکورانه از فرهنگ میهمان می پردازند. (ضرغام، ۱۳۷۶ : ۳۹۲)

از طرفی می توان آثار مثبت را نیز در این حوزه مشاهده نمود که در حوزه اقتصادی ایجاد فرصتهای شغلی جدید، ارزآوری، ارتقای سطح زندگی مردم، فروش خدمات از جمله مزایای مستقیم حاصل از جهانگردی است و از مزایای غیرمستقیم جهانگردی می توان از فعالیت های ساختمانی، صنایع دستی هنری، کشاورزی، خدمات و توسعه و بهبود تجهیزات زیربنایی مانند جاده ها، و سیستم های حمل و نقل نام برد. (الوانی، ۱۳۸۵ : ۱۲۳).

به لحاظ روحی – روانی گردشگر یا سیاح می تواند در جهت کاهش تنشهای سیاسی و تثبیت صلح جهانی کمک کند. عقیده بر این است که ورود جهانگرد باعث بروز حس میهن دوستی و عرضه هر چه بیشتر فرهنگ و افتخارات در مردم می شود و آنان سعی خواهند کرد هر چه بیشتر دستاوردهای خود را در قالب صنایع دستی، نقاشی، عکس و … نشان دهند. گردشگری موجب افزایش درآمد، اشتغال و رونق اقتصادی خواهد شد و این می تواند از لحاظ روحی – روانی اثرات مثبتی بر روحیه افراد آن جامعه بگذارد. و از منظر زیست محیطی گردشگری می تواند سبب توجه هرچه بیشتر مردم، مسولان و حتی سازمانهای بین المللی به برخی نواحی و سعی در جهت محافظت از آن شود.

آثار مثبت فرهنگی – اجتماعی

توسعه گردشگری به عنوان یک پدیده فرهنگی موجب می شود که فرصت کافی برای تبادل فرهنگی بین گردشگر و جامعه میزبان به وجود آید. بر این مبنا آنان می توانند به فرهنگ هم بیشتر احترام بگذارند. تنها راه تعامل احترام گردشگر به فرهنگ جامعه میزبان است که می تواند راهبرد مناسبی برای گسترش گردشگری باشد. (پاپلی یزدی، ۱۳۸۵ ،۸۸)

تئوری های مطرح در عرصه گردشگری:

دیدگاه های مختلفی درباره گردشگری مطرح شده که در چهار دسته می گنجند:

الف – دیدگاه اقتصادی: در این دیدگاه مسائل سرمایه داری، عرضه و تقاضا، بازاریابی و دیالکتیک مرکز پیرامون و پیرامون مرکز مسائل کار و کارگری و دیالکتیک سرمایه داری مورد بحث قرار می گیرد. فعالیتهای جهانگردی را گرچه نمی توان پایه اقتصاد ملی قرار داد ولی با توجه به آنکه منبع درآمدزایی چشمگیری است می تواند بسیار مورد توجه قرار گیرد.

ب- دیدگاه سیاسی و ژئوپولتیکی: از دید سیاسی گردشگری اثراتی را در درون و برون کشورها به جا می گذارد. گسترش صلح و امنیت بین المللی، وحدت و وفاق ملی، گسترش مردم سالاری و غیره آثار مثبتی بر گردشگری دارد.

ج- دیدگاه زیست محیطی و بهداشتی: در این دیدگاه اساس و پایه گردشگری پایدار را مطرح می کند. علاوه بر آن گردشگری بومی و بومی کردن گردشگری و آثار آن مطرح است. (الوانی، ۱۳۸۵ : ۱۳).

د- دیدگاه اجتماعی – فرهنگی: در این دیدگاه گردشگری پیش از آنکه یک صنعت و فعالیت اقتصادی باشد، پدیده ای فرهنگی به شمار می آید و در ایجاد تغییرات فرهنگی بسیار مؤثر است (کاظمی، ۱۳۸۵ : ۱۵۲). گردشگری فرصتی است برای تبادل و تعامل دو فرهنگ و یکی از شیوه های ارتباط بین فرهنگی و کنش متقابل فرهنگی است که به واسطه تفسیر تجربه های گردشگری از فرهنگ محلی کنش متقابل را نمایان می سازد. (پاپلی یزدی، ۱۳۸۵ : ۸۹).

گردشگری در فرهنگ اسلامی:

اسلام همواره در طول تاریخ تمدن بشری نقش بسزایی در تحولات داشته است. از مجموع بررسی ها و مطالعات در احکام دین اسلام چنین بر می آید که ایستایی در فرهنگ دینی فاقد ارزش بوده و سیر و حرکت و آگاهی یافتن از محیط پیرامون سفارش و به نوعی ارزش تلقی گردیده است. اقتضائات زمانی و مکانی و تاثیر آن در برخی احکام شرعی در دین اسلام نشانگر پویایی و از ویژگیهای خاص دین اسلام است. نظر به تاکید دین برای تبدیل ایمان به عمل صالح در سایه هجرت می توان مقدمه سیر و سفر را در متون دینی مشاهده نمود. از آن جمله مباحثی در خصوص کمک به مسافر و در راه مانده، اهمیت راه، انجام مناسک عبادی از جمله قصر خواندن نمازهای واجب یومیه را می توان دلایلی برای اثبات این مقال دانست.

با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی ایران و احیای ارزشهای دینی لزوم شناخت جایگاه گردشگری و سیر و سفر از منظر دین اسلام مهم جلوه می نماید.

گردشگری در قرآن و روایات

واژه «سیر» در قرآن کریم بیش از ۲۰ بار در آیات مختلف بیان شده است که شاکله تمامی آنها با عبارت «قل سیرو فی الارض … بگردید و بنگرید برای سنتها و پایان کار مجرمان (آل عمران ۱۲۷ و نمل ۶۹ آل عمران ۱۳۷) تعقل کردن (سوره حج ۴۶) مطالعه آفاق و انفس و کسب علم و تجربه، خداشناسی از طریق مردم شناسی و شناخت عظمت خلقت، اعتقاد به معاد، و… می باشد. همچنین روایات متعددی در خصوص اهمیت سیر و سفر از زبان ائمه وارد شده که از آن جمله می توان به حدیث نبی اکرم در نهج الفصاحه اشاره نمود که سفر کنید تا تندرست شوید و غنیمت یابید یا در کتاب الحدیث از قول آن حضرت نقل شده که مسافرت کنید چه اگر در سفر نفع مالی عایدتان نشود از فواید عقلی بهره مند خواهید شد. (فرید مرتضی، ۱۳۶۵ ، ۱۴۵) همینطور از رئیس مذهب، حضرت امام صادق (ع) روایت شده که نباید کسی سفر کند مگر از برای سه چیز: ۱٫ سفری که توشه آخرت در آن حاصل شود ۲٫ سفری که باعث مرمت امور معاش گردد، ۳٫ سفری که از برای سیر و لذتی باشد که حرام نباشد.

با توجه به مطالب بالا می توان گفت که سیر و گردشگری در فرهنگ دینی و اسلامی، سیاحت به عنوان سیر آفاق در برابر سیر انفس مورد توجه قرار گرفته است. اسلام به انسان و نیازهای او نگاه ویژه ای دارد و آنچه را که به واقع زندگی را لذتبخش و آسان می کند و در جسم و روح و روان انسان موثر است، به رسمیت می شناسد. سفر برای شناخت آیات الهی و کسب علم و دانش (اطلبو العلم ولو بالصین) مورد تاکید متون دینی است، که در یک دسته بندی می توان گردشگری را به گونه های مختلف مذهبی، علمی، تفریحی، درمانی و مجازی تقسیم نمود. که در قالب تئوریها ذیلا طرح می گردد. بازخوانی احادیث و متون دینی موکد در سفرهای مذهبی، و علمی است و در سایر گونه ها، همانگونه که اشاره شد اقتضاء زمان و مکان دلیل بر ضرورت و اهمیت آن سفر است.

گردشگری در ایران

صنعت گردشگری در ایران بعد از انقلاب اسلامی با گردشگری فرهنگی معنا و مفهوم پیدا می کند مسائل مربوط به آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی ایران گردشگران را چینش و شاید تحدیدی بر میزان گردشگران خارجی باشد؛ با این وصف به نظر می رسد با توجه به تعاریف قید شده در خصوص اقتضائات گردشگری فرهنگی و نگاه درون دینی به موضوع مسافرین و گردشگران خارجی کشورمان کمتر از برخی کشورهای اقمار خواهد بود. گردشگری فرهنگی فلسفه اصلی یونسکو نیز به شمار می آید و با ایجاد آن می توان بر دیدگاههای بدبینانه فعلی درباره صنعت گردشگری فایق آمد. (روزنامه شرق، شماره ۳۰۰ ، مورخ ۶/ ۷/ ۸۳ ، ص ۲۷) ایرا ن به لحاظ دیدگاههای تئوریک و مکتبی اش مخالف با گردشگری نیست بلکه توسعه آن را در راستای اهداف متعالی دین خواستار است و قطع یقین گردشگران این خطه خاص خواهد بود و آمار آن نسبت به کشورهای اقمار که هیچ قید و بندی برای تحدید گردشگران ندارند کم خواهد بود. البته نباید فراموش نمود که زیرساختهای کافی برای توسعه این صنعت در کشور وجود ندارد و علیرغم فعالیتهای بسیار، متاسفانه ما در ابتدائی ترین موارد از قبیل ایجاد تفرجگاهها، هتل ها، مکانهای تفریحی و ایجاد تسهیلات لازم برای سفر و … نسبت به استانداردهای موجود در کشورهای اقمار کم گذاشته ایم که این مهم را می توان در داخل استان نیز بصورت کم و بیش متناقض یا متضاد مشاهده نمود مثلاً در توسعه شهر مقدس مشهد و اصفهان در مقایسه با توسعه آذربایجان می توان این مهم را مشاهده نمود.

موانع توسعه گردشگری در ایران و استان:

سفر عاملی برای پیشرفت اجتماعی و فرهنگی است، که امکان برخورد تمدنها و فرهنگها را فراهم آورده و به بهتر شدن نهادهای آموزشی می انجامد و اندیشه های جدید و نوآوریهایی را پدید می آورد و یا انتقال علم و اندیشه را سبب می گردد.

سیاست مسئولین گردشگری کشور و به تبع آن استان با تکیه بر توریسم منطبق با اصول و مبانی فرهنگ انقلاب اسلامی، سازماندهی و گسترش آن را در برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی مورد توجه قرار داده است. از این رو از میان برداشتن موانع و مشکلات موجود درصنعت جهانگردی کشور، در واقع راه را برای دستیابی به اهداف و مقاصد هموار می کند.

موانع و تنگناهای فرهنگی موجود در گردشگری ابعاد مختلفی دارد که اهم این موانع را می توان به شرح ذیل برشمرد: بیم از اثرات مخرب گردشگر بر فرهنگ، پندارهای نادرست گردشگران از موقعیت مکانی، عدم تبلیغات مناسب در زمینه جاذبه های سیاحتی استان و کشور، عدم شناخت سلایق جهانگردان و سیاحان، مشروط کننده های فرهنگی و مذهبی کشور، موانع فقهی و مذهبی، ضعف تحقیقاتی و پژوهشی در این زمینه، وجود برخی برخوردهای نامناسب. از دلایل عمده موانع گردشگری در کشور محسوب می گردد.

اگر فرهنگ منطقه ای غنی و پالایش شده باشد خود آن فرهنگ یک جاذبه گردشگری تلقی خواهد شد که در پرتو آن فرهنگ غنی رفتاری سنجیده و حساب شده خواهیم داشت و ورود گردشگر را بیش تر نوعی صدور فرهنگ و ارزشهای فرهنگ تلقی خواهیم نمود.

تخصیص تعداد برنامه های اصولی در نحوه مسافرت و سیر و سیاحت گردشگران آنها را متاثر از عناصر فرهنگی خویش خواهد ساخت. البته ترمیم و تصیح برخی رفتارها در سایه همین آمد و شد نیز برای مقصد گردشگر متصور است.

در حوزه های استانی می توان این موانع و تنگناها را علاوه بر موارد فوق به عدم مدیریت و تخصص مدیران حوزه گردشگری، عدم شناسایی منابع گردشگری در استان (به عنوان مثال سنگ نوشته رازلیق)، عدم ایجاد بسترهای لازم برای حضور گردشگر از محل اسکان (هتل، مسافرخانه و …) گرفته تا معابر و راههای مواصلاتی و …، انحصار تبلیغاتی و نبود شبکه تلویزیونی برای معرفی جاذبه های گردشگری ، تاکید بر گردشگری زیارتی، عدم تخصیص منابع کافی از سوی مسئولین به حوزه گردشگری، نبود نیروی تخصصی در این حوزه، نگاه سودمحور و زود بازده به حوزه گردشگری و نبود اطلاعات لازم شهروندان در خصوص ضرورت و اهمیت گردشگری و تاثیر آن بر فرد و جامعه که فرد را به لحاظ روحی – روانی و جامعه را از بابت اشتغالزایی و تولید ثروت یاری می رساند.

تاثیر توسعه گردشگری فرهنگی

منابع و جاذبه های گردشگری فرهنگی قابل احصاء است اما توسعه گردشگری فرهنگی همچون دیگر انواع گردشگری، دارای اثرات مثبت و منفی است. هنر برنامه ریزان و مدیران گردشگری در بخش دولتی و خصوصی آن است که با اعمال شیوه ای صحیح ضمن افزایش اثرات مثبت توسعه گردشگری فرهنگی، اثرات منفی آن را به حداقل برسانند.

هنگامی که منابع گردشگری فرهنگی به خوبی شناسایی شود، شاهد اثرات مثبتی در اجتماع و محیط فرهنگی خود هستیم. مهمترین این اثرات حفظ شدن و پایدار ماندن میراث فرهنگی، هنرها، سنتها و آداب و رسوم ملتها است. منطقه میزبان مجبور است به منظور ارائه این منابع، آنها را مدیریت کرده و استانداردهایی را برای حفظ کیفیت آنها اعمال کند. در حقیقت توسعه گردشگری فرهنگی موجب سازماندهی منابع فرهنگی می شود.

یعنی اینکه در فرایند توسعه گردشگری فرهنگی، ما شاهد خواهیم بود که منابع فرهنگی ما به طور خودکار سازماندهی، نمونه برداری و ثبت می شوند که در این صورت در بودجه اختصاص یافته برای این امر، صرفه جویی انجام می شود.

یکی دیگر از آثار مثبت توسعه گردشگری فرهنگی احیای غرور فرهنگی و ملی است.

هنگامی که مردم یک منطقه مشاهده می کنند که یک گردشگر مسافت زیادی را پیموده تا شیوه جشن گرفتن آنها را تماشا کند، به خود می بالند و به فرهنگ و آدا ب و رسوم خود افتخار می کنند. این امر موجب جلوگیری از بیگانه گرایی و احساس حقارت فرهنگی می شود و به نوعی اعتماد به نفس فرهنگی را در جامعه تزریق می کند.

بروز تبادلات میان فرهنگی نیز یکی دیگر از اثرات مثبت توسعه گردشگری فرهنگی است.

این امر موجب آشنایی مردم میزبان و گردشگران با فرهنگ یکدیگر شده و راه را برای گفتگوی تمدنها و فرهنگها هموار می کند. اما توسعه گردشگری اثرات منفی هم دارد. یکی از این اثرات تجاری شدن بیش از حد و از بین رفتن اصالت فرهنگی است. یعنی جامعه میزبان به منظور جذب گردشگر بیشتر و سود اقتصادی زیادتر در ارائه منابع فرهنگی خود آنها را به سلیقه گردشگران تغییر می دهد. این امر موجب از بین رفتن اصالت و خلوص هنرهای سنتی، آداب و رسوم و الگوی معیشت می شود که سرانجام مرگ آنها را در پی خواهدداشت. علاوه براین در صورت کنترل نشدن تعاملات فرهنگی، توسعه گردشگری فرهنگی می تواند موجب ایجاد تعارض و سوءتفاهمهای فرهنگی میان مردم محلی و گردشگران شود. این امر به علت تفاوت در زبان، آداب و رسوم، ارزشهای مذهبی، اجتماعی و الگوهای رفتاری است. در مدیریت این بخش نیازمند نظرات جامعه شناسان و روانشناسان خواهیم بود تا با بررسی رفتارشناسی فرهنگی جوامع به نوعی آنها را واکسینه کنیم.

گردشگری ادبی

ایران به دلیل تاریخ و فرهنگ غنی ای که دارد خود می تواند بستر مناسبی برای شکل گیری و گسترش گردشگری ادبی باشد. اصل توریسم بر مبنای مکان بنا شده است. بازدید از مکانهای جغرافیایی اصل شناخته شده گردشگری است. هر مکانی به یک دلیل دارای جاذبه گردشگری است. مکان هایی که با خود فرهنگ و ادبیات یک کشور را حمل می کنند، جاذبه گردشگری ادبی هستند. ادبیات در ایران قدمتی هزاران ساله دارد. هزاران شاعر و نویسنده و ادیب در این سرزمین زیسته اند که خانه ها و مقبره هایشان می تواند میعادگاه علاقه مندان به ادبیات و گردشگری باشد.

معمولاً گردشگران ادبی کسانی هستند که روزگاری از خوانندگان و علاقه مندان آثار شاعران و نویسندگان بزرگ و مشهور بوده اند. این علاقه مندان برای بازدید از محل زندگی یا محیط و آثاری که نام آنها در نوشته های ادبی آمده است، سفر می کنند. این گردشگران علاقه مند هستند که مکانهایی را ببینند که الهام بخش شعرها و آثار و نوشته های نویسندگان و شعرای مورد علاقه شان بوده است. البته برگزاری جشنواره های ادبی یکی دیگر از فعالیتهای مرتبط با این گردشگری است.

جاذبه های گردشگری ادبی در جهان و ایران

با تاکید موردی بر مقبره الشعرای تبریز

در انگلستان شهرهای لندن و ادینبورگ مورد توجه گردشگران ادبی است. در لندن گردشگران از خانه چارلز دیکنز و خانه بنیامین جانسون که در آن جا اولین لغتنامه جامع انگلیسی نوشته شد، بازدید می کنند. آنها می توانند در مکانهایی قدم بزنند که روزگاری لوکیشن داستانهای پلیسی شرلوک هلمز بوده است. از همه جالبتر استنفورد، محل تولد شکسپیر را ببینند. ادینبورگ شهر نویسندگان مشهوری است که خالق کاراکترهای شرلوک هلمز و هری پاتر بوده اند. این شهر، یادآور نویسندگان بزرگی هم چون والتر اسکات و رابرت لوئی استیونسون است.

پاریس، هم شهر شاعرانه ای است که داستان سرایی ویکتور هوگو، ولتر، الکساندر دوما، ارنست همینگوی و اسکات فیتز جرالد همان گورستان پرلانتز معروف پاریس برای یک روز گردشگری ادبی کفایت می کند. در روسیه مردم از بولوار نوفسکی دیدن می کنند تا مکانی که الهام بخش «گوگول» پدر داستان نویسی مدرن روسیه بوده است را از نزدیک ببینند.

شاعران بزرگی در ادوار مختلف تاریخ در ایران زیسته اند، مقبره ها و آرامگاههای فراوانی در سرتاسر کشور از این شعرا وجود دارد. از خیام در نیشابور گرفته تا حافظ و سعدی در شیراز تا باباطاهر در همدان و فردوسی در طوس مشهد و چهارصد شاعر در مقبره الشعرای تبریز و … که هر کدام به تنهایی می توانند یک قطب گردشگری ادبی در کشور باشند. گردشگری ادبی برای شناساندن و حفظ آثار ادبی و نوشته های به جا مانده از تاریخ پرافتخار کشور می توان بهره جست. ادبیات در واقع یکی از اجزای مهم میراث فرهنگی یک کشور است.

با گسترش گردشگری ادبی می توان از این میراث پاسداری کرد. ادبیات خود، از عناصر قوام دهنده هویت ملی و تاریخی ما است. با گسترش گردشگری ادبی در واقع هویت ملی خود را هم تحکیم خواهیم کرد. در کنار منافع آنی اقتصادی که این گردشگری دارد، منافع راهبردی و بلندمدتی در زمینه امنیت ملی نیز خواهد داشت. در شرایط فعلی باید سازماندهی و بسترسازیهای لازم را انجام دهیم تا پتانسیلهای موجود در ایران را بالفعل کنیم که در نتیجه آن جایگاه و اهمیت گردشگری ادبی ما بهتر نمایانده شود.

مقبره الشعرای تبریز یکی از گورستانهای تاریخی تبریز که در محله سرخاب واقع است و بیش از ۴۰۰ شاعر از جمله محمدحسین شهریار، اسدی طوسی، خاقانی شروانی، قطران تبریزی، همام تبریزی، شکیب، مغربی تبریزی، لسانی شیرازی، شاهپور نیشابوری، انوری و … که هرکدام وزنه ای در ادبیات کشور به شمار می روند در این آرامگاه آرمیده اند. احداث بنای معروف مقبره الشعرا از اواخر سال ۱۳۵۱ شروع شد و چند سالی است که یکی از مهمترین جاذبه های شهر تبریز و یکی از نشانه های مهم تاریخ و ادبیات ایران با چهره ای نازیبا از میهمانان خود به خاطر طرح توسعه مقبره که با کندی پیش می رود، استقبال می کند.

به نظر می آید، پتانسیل کارهای خلاقانه فراوانی در گردشگری ادبی وجود دارد. به طور مثال می توان مسیری که در سفرنامه های معروف هم چون سفرنامه ناصرخسرو یا مارکوپولو نوشته شده است را بازسازی کرد. یک تور گردشگری بر مبنای این سفرنامه و مسیرهای نام برده شده در آن راه اندازی کرد. تاریخ ادبیات ما سرشار از آثاری است که در آن نام مکانها و منازل مختلف آمده است. می توان بر مبنای آنها تور سازماندهی کرد. قطعا کسی که حیدربابای شهریار را خوانده باشد دلش می خواهد روستای خشکناب که محل تلهم اشعار حیدربابا است را ببیند. و یا خود مقبره الشعرا به خاطر حضور ۴۰۰ شاعر نامدار ایرانی که به زبانهای ترکی، فارسی و عربی شعر سروده اند می تواند محلی برای الهام گرفتن نسل جوان و ادبی کشور باشند. آثار ادبی یک رسانه تبلیغاتی برای گردشگری ادبی هستند.

هر کسی که آثار ادبی بزرگان ایران زمین را بخواند به صورت بالقوه می تواند یک گردشگر ادبی تلقی گردد به شرطی که بستری مناسب ایجاد و نگاه نو و خلاقانه به گردشگران این حوزه داشته باشیم. این بخش از گردشگری کشورمان نیاز به سرمایه گذاری البته همراه با تحقیق و توجه کارشناسان دارد. به عنوان مثال بسیاری از مقبره های شعرا و ادبا باید بازسازی شود و تبلیغات گسترده تر و مدون تری برای آثار مرتبط با گردشگری ادبی ایجاد کنیم. موزه های مرتبط با این موضوع بسازیم. از حضور ادیبان و شاعران سود ببریم و بر غنای جشنواره های ادبی بیفزاییم.

نقش فرهنگ و رفتار شهروندی در حوزه گردشگری سه نوع رابطه بین فرهنگ و گردشگری متصور است ۱٫ فرهنگ انفرادی: آموزش و مهارت های فردی که اثر بارز و ارزنده ای محسوب می شود. ۲٫ فرهنگ همگانی: تکامل تدریجی افکار و پیشرفت همگانی یک اجتماع ۳٫ آشنایی با روشها و کردارها و هنر و نحوه زندگی و روابط انسانی اقوام مختلف: نقش بسیار مهمی در بسط و توسعه فرهنگ ملل مختلف ایفا می نماید.

ایران با تکیه بر توریسم منطبق با اصول و مبانی فرهنگ انقلاب اسلامی، سازماندهی و گسترش آن را در برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی مورد توجه قرار داده است. از این رو از میان برداشتن موانع و مشکلات موجود در صنعت جهانگردی ایران، در واقع راه را برای دستیابی به اهداف و مقاصد هموار می کند.

اگر به ارتباطی که در اثر فعالیتهای گردشگری به وجود می آید به دقت بنگریم ردپای شش عنصر را که شامل گردشگر، میزبان، انگیزه، جاذبه، تأثیر و بستر است درمی یابیم، در هر فعالیتِ گردشگری این عناصر قابل تشخیص اند و هرجا که امکان گردآمدن این عناصر در کنار هم فراهم باشد می توان گفت که گردشگری به عنوان یک ارتباط میان فرهنگی در حال شکل گرفتن است (همایون، ۱۳۷۶ : ۲۲۸ به نقل از پاپل یزدی، ۱۳۸۵ : ۹۸).

از آنجا که رفتار شهروندی در جذب و دفع گردشگر نقش اساسی را ایفا می نماید ضروری می نماید به جهت اهداف عالیه نظام بستر لازم برای جذب و ارسال گردشگر توسط مسئولین مهیا گردد تا صدای مردم و فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در جهان طنین انداز گردد.

بسیاری از گردشگران برای دیدن آداب و رسوم، لباس پوشیدن، معماری، دین و بسیاری دیگر از اجزای فرهنگی شهر هدف به آنجا مسافرت می نمایند. گردشگران برای فرار از فضای ماشینی تاریک دنیای صنعتی در فضای مساجد جامع، فلسفه و عرفان اسلامی را جستجو کنند و به دیدن فرهنگ فولکلوری می نشینند که آذربایجان و بازار تبریز بزرگترین بازار سرپوشیده دنیا به عنوان قلب اقتصادی استان و مقبره الشعرا، روستای کندوان، خانه مشروطه، مسجد جامع تبریز، ارک علیشاه، خانه های حیدرزاده و پروین اعتصامی و استاد شهریار و … که زیبایی زندگی در استان و کشورمان را انعکاس می دهند. دیدن این فرهنگ همراه با آداب و رسوم و میهمان پروری مردم آذربایجان موجبات آرامش خاطر گردشگران گشته، و فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی را متبلور می سازد.

نتیجه:

برای دستیابی به هم افزایی فرهنگی باید شرایطی همچون امکان گردش و تبادل گردشگر مهیا گردد. اگر به ارتباطی که در اثر فعالیتهای گردشگری به وجود می آید به دقت بنگریم ردپای شش عنصر را که شامل گردشگر، میزبان، انگیزه، جاذبه، تأثیر و بستر است در می یابیم. در هر فعالیت گردشگری این عناصر قابل تشخیص اند و هر جا که امکان گردآمدن این عناصر در کنار هم فراهم باشد می توان گفت که گردشگری به عنوان یک ارتباط میان فرهنگی در حال شکل گرفتن است (همایون، ۱۳۷۶ : ۲۲۸ به نقل از پاپل یزدی، ۱۳۸۵ : ۹۸). هم افزایی فرهنگی بر الگوهای فرهنگی تکیه دارد و به تفاوتها به اندازه شباهتها اهمیت می دهد و بهترین جنبه های فرهنگ همه اعضای جامعه را منعکس می کند. برای دستیابی به هم افزایی فرهنگی باید شرایطی همچون اهداف فرهنگی روشن، تعهد به هدف مشترک، ارتباطات خوب میان فرهنگی، اعتماد فرهنگی متقابل، مهارت در مذاکره و گفتگوی بین فرهنگی، رهبری اثربخش، هوش و خلاقیت فرهنگی، مهارت های مرتبط مدیریتی و فضای حمایتی مناسب و کارامد می تواند ما را در سایه گردشگری فرهنگی به همان هم افزایی یا به عبارتی تقویت هویت ملی رهنمون سازد.

دین مبین اسلام نسبت به مفهوم گردشگری و سیاحت دیدگاه مستقلی دارد. اسلام گردشگری را حمل بر امور والا و ارزشهای اخلاقی می کند چراکه این صنعت پیش از اسلام، دارای مفهومی مرتبط با تحمل رنج و مشقت روح و روان و نیز اجبار انسان برای سیر و سفر در زمین بود و با طلوع خورشید تابناک اسلام، خط بطلانی بر این مفهوم سلبی گردشگری کشیده شد.

گردشگری اسلامی دارای معانی زیادی است، اما چنانچه در معجم الوسیط آمده، اصطلاح امروزی آن بر معانی ویژه ای دلالت می کند. یکی از این معانی، سیر و سفر در کشورها برای گردش، آشنایی، جستجو و کشف و نه برای کسب درآمد و اقامت گزیدن می باشد.

اگر فرهنگ منطقه ای غنی و پالایش شده باشد خود آن فرهنگ یک جاذبه گردشگری تلقی خواهد شد که در پرتو آن فرهنگ غنی رفتاری سنجیده و حساب شده خواهیم داشت و ورود گردشگر را بیشتر نوعی صدور فرهنگ و ارزش های فرهنگ تلقی خواهیم نمود تخصیص تعداد برنامه های اصولی در نحوه مسافرت و سیر و سیاحت گردشگران آنها را متاثر از عناصر فرهنگی خویش خواهد ساخت. البته ترمیم و تصیح برخی رفتارها در سایه همین آمد و شد نیز برای مقصد گردشگر متصور است.

بسیاری از گردشگران برای دیدن آداب و رسوم، لباس پوشیدن، معماری، دین و بسیاری دیگر از اجزای فرهنگی شهر هدف به آنجا مسافرت می نمایند. دیدن جاذبه های استان و فرهنگ مردم همراه با آداب و رسوم و میهمان پروری مردم آذربایجان موجبات آرامش خاطر گردشگران گشته، و فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی را متبلور می سازد.

زین شهر مردپرور و زین شهر عشق زای

برخیزد آنچه مایه غرور و وقار ماست

گه شهریار پرورد این شهر، گاه شمس

کز نامشان تفاخر ملک و دیار ماست

«پژمان بختیاری»

پیشنهادات:

ایجاد زیرساخت های مناسب در کنار قطبهای گردشگری ملی در استانهایی که مزیت نسبی گردشگری دارند که استان آذربایجان شرقی با داشتن سوابق فرهنگی، جاذبه های گردشگری، دینی و تاریخی می تواند محیطی برای این امر تلقی گردد.

  • تهیه فیلمها و مستندهایی از زندگانی شعرا و چاپ آثار و ترویج آنها در بین مردم
  • ایجاد شبکه خاص تلویزیونی و رسانه بین المللی جهت بیان مطالب مختلف در مورد جاذبه های ایران و معرفی شعرا، ادبا و اندیشمندان
  • تربیت نیروی انسانی متخصص و کاهش تصدی گری دولت در امر گردشگری
  • گسترش تبلیغات داخلی برای ترویج فرهنگ گردش پذیری و ترویج گردشگری شهری
  • برگزاری جشنواره های ادبی با نگاه تخصصی و آموزشی

منابع و مآخذ:

  • ابوالحسنی، سیدرحیم، (۱۳۸۹) سازگاری هویتها در فرهنگ ایرانی (مطالعه موردی: شهروندان تهرانی)، فصل نامه سیاست، دوره ۳۹ ، شماره ۲٫
  • آریا نپور، منوچهر و دیگران؛ (۱۳۸۵) فرهنگ انگلیسی به فارسی، تهران: جهان رایانه، چاپ ششم، ج ۱٫
  • آشوری، داریوش، (۱۳۷۹) تعریف ها و مفهوم فرهنگ. تهران: آگاه.
  • بونی فیس پریسیلا، (۱۳۸۰) مدیریت گردشگری فرهنگی ترجمه محمود عبدالله زاده، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
  • پاپلی یزدی گردشگری (ماهیت و مفاهیم)، (۱۳۸۶)، تهران: سمت.
  • پاتری ک. ج. بیلو، جور ج ا ل. موریسی ، بتی. ال. آکامب، (۱۳۷۶)، راهنمای اجرایی برنامه ریزی استراتژیک، ترجمه منصور شریفی کلویی ، تهران: آروین.
  • چاک وای،گی، (۱۳۸۵)، جهانگردی در چشم اندازی جامع، ترجمه علی پارسائیان و سید محمد، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
  • حسین زاده دلیر، کریم، (۱۳۸۰)، برنامه ریزی ناحیه ای، تهران: سمت.
  • دولت آبادی، فیروز و رحیمی عقوب زاده، (۱۳۸۸)، گردشگری فرهنگی و ارائه راهکارها برای ارتقاء آن در ایران، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی.
  • رضوانی، علی اصغر، (۱۳۸۲)، جغرافیا و صنعت توریسم، تهران: دانشگاه پیام نور، چاپ پنجم.
  • شارع پور، محمود، (۱۳۸۰)، جامعه شناسی شهری، تهران: سمت.
  • ضرغام، حمید، (۱۳۷۶)، جهانگردی محور توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای جمهوری اسلامی ایران، مجموعه مقالات سازمان منطقه آزاد کیش.
  • فرید، مرتضی، (۱۳۶۵)، الحدیث، روایات تربیتی از کتب اهل بیت (ع)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج ۲٫
  • کاظمی، محمد، (۱۳۸۵)، مدیریت گردشگری، تهران: سمت.
  • گل محمدی، احمد، (۱۳۸۳)، جهانی شدن، فرهنگ، هویت. تهران: نشر نی.
  • گی، چاک وای، (۱۳۸۵)، گردشگری بین المللی در چشم اندازی جامع، ترجمه علی پارساییان و محمد اعرابی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
  • لی، جان، (۱۳۸۷)، گردشگری و توسعه در جهان سوم، ترجمه عبدالرضا رکن الدین افتخاری، تهران: شرکت چاپ و نشر بازرگانی.
  • ناطقی، فریدون، (۱۳۷۸)، مجموعه قوانین ایرانگردی و جهانگردی، تهران: وزارت ارشاد.
  • وحید، مجید، (۱۳۸۳)، سیاستگذاری عمومی، بی جا: نشر میزان
  • همایون، محمدهادی، (۱۳۸۹)، صنعت جهانگردی و فرهنگ توده، در مطالعات بین رشته ای سیاست، دین و فرهنگ، تهران: دانشگاه امام صادق (ع) با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
ایمیل شما آشکار نمی شود

نوشتن دیدگاه