مخبرالسلطنه به عنوان والی آذربایجان انتخاب شد
شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۲۸۷
مصادف با ۷ ربیعالثانی ۱۳۲۶ و ۹ می ۱۹۰۸
مخبرالسلطنه به عنوان والی آذربایجان انتخاب شد
مخبرالسلطنه قبلاً در سال ۱۲۸۶ هجریشمسی بهعنوان والی آذربایجان منصوب شده بود ولی بعد از به توپ بسته شدن مجلس، از سمت خود برکنار و بعد از ۲ ماه حکومت، از راه روسیه عازم اروپا گردید و تا فتح تهران* در آنجا به سر برد. چون در مدت ۲ ماه حکومت در آذربایجان، عادلانه خدمت کرده و رضایت مردم را جلب نموده بود، مردم نیز نسبت به وی علاقه خاصی داشتند و میخواستند مجدداً بهعنوان حاکم آذربایجان بر مسند بنشیند و سرانجام با تلاشهای مردم به خصوص ستارخان، این اتفاق رخ داد و به عنوان والی آذربایجان، وارد تبریز شد.
گفتنی است جمعی از آزادیخواهان، اعضای انجمن و مردم تبریز تا جلفا به استقبال مخبرالسلطنه رفته بودند.
***
مهدیقلی هدایت ملقب به مخبرالسلطنه (متولد ۱۲۴۳ تهران – متوفی ۱۳۳۴ تهران)، از رجال عصر قاجار و پهلوی، و در مقاطع مختلف متصدی مناصب مختلفی از جمله حکومت آذربایجان و فارس، نمایندگی مجلس در صدر مشروطه، وزارت علوم، وزارت فواید عامه، وزارت عدلیه، ریاست دیوان تمیز (دیوان عالی کشور) و بالاخره نخستوزیر ایران در دوره رضاشاه پهلوی بود.
وی فردی ادیب و سخندان، با تسلطی ممتاز به زبان و ادبیات فارسی، عربی، آلمانی بوده و تا حدی فرانسوی و انگلیسی می دانست. همچنین در فن گراورسازی و کلیشهسازی سررشته داشت، به علم موسیقی علاقه بسیار می ورزید و کتابی نیز در زمینه نت نویسی دستگاه های موسیقی ایرانی بر جای گذارد که نخستین نمونه در نوع خود است. در ریاضیات، هیئت، فلسفه و اصول تعلیم و تربیت نیز نوشته های متعددی دارد.
مخبرالسلطنه در زمره رجال ناصری است که حوادث زندگی خود و اتفاقات کشور را به صورتی منظم یادداشت کرده، و این نوشتارها امروزه در قالب کتاب های متعدد یکی از منابع تاریخ معاصر است. مهمترین اثر او در این زمینه کتاب خاطرات و خطرات است.
هدایت قریب پنجاه سال و در عصر پنج پادشاه، گاه در مقام استانداری و وکالت، گاه در مقام وزارت و صدارت، در صحنه سیاسی ایران بازیگری داشت و از مهرههای اساسی تاریخ معاصر به شمار میرود.
———–
* روز ۲۲ تیرماه ۱۲۸۸، قوای سردار اسعد بختیاری و سپهدار تنکابنی در نزدیکی تهران به هم رسیده و اردو زدند. چندی بعد جنگی بین قزاقان دولتی و قوای مشروطهخواه درگرفت و ۲ روز طول کشید و سرانجام به نفع مشروطهخواهان پایان پذیرفت. بدین ترتیب تهران فتح و محمدعلیشاه و نزدیکان او به سفارتهای روسیه و انگلستان پناه بردند.