شرح حالی باختصار از زنده یاد حاج جواد آقا برق لامع
مجالی فراهم گشته است و می خواهیم از شخصی صحبت کنیم که شخصیت فرهنگی، دینی همچنین اجتماعی آن بزرگمرد سایه گستر شخصیت تجاری و اقتصادی آن زنده یاد بوده و هست. محبوبیت اجتماعی و شهره به نیکو کاری و مهرورزی آن راد مرد بی تردید در گستره ی برند خودساخته اش تاثیر به سزایی داشت. می توان سالشمار زندگی آن خلد آشیان را باختصار چنین نگاشت.
نام: جواد
نام پدر: محمد
نام مادر: خانم
نام خانوادگی: برق لامع نو
تاریخ تولد: سوم قوس ۱۲۹۴ هجری شمسی۱
محل تولد: تبریز محله ی لیلاوا
تاریخ فوت: ۱۰/۶/۱۳۸۲ تبریز
و …
اما ۸۸ سال حیات و حدیث زندگی فردی چون زنده یاد حاج جواد آقا برق لامع با فرازها و فرودها، آغازها و فرجام ها، و … بی تردید به آن خُردی نخواهد بود که در قاموس کلمات و عبارات و سطور و صفحات و مجال هایی با این تنگنا بگنجد.
مرحوم حاج محمد آقا ابوی زنده یاد حاج جواد آقا در سال ۱۳۰۷ جهت دریافت شناسنامه به اداره ی سجل احوال مراجعه و در میان نام های خانوادگی شهرت برق لامع را انتخاب می کند، مأمور سجل احوال می گوید؛ قبل از شما این سجل برای فرد دیگری صادر شده است. حاج محمد آقا می گویند؛ خُب می شود کلمه ای اضافه و سجل، دیگری صادر کرد، مأمور می گوید؛ بله مثلا می شود در آخر کلمه ی نو اضافه کرد. آن مرحوم می پسندد و از آن رو برای ایشان سجل برق لامع نو ارایه میشود. اما بر اساس مستندات باقی مانده از معاملات و مکاتبات مرحوم حاج جواد آقا، سالهای متمادی حولهی تولیدی ایشان مشتهر به حولهی جواد و بعدها جوادی بوده است تا اندک اندک استفاده از نام خانوادگی مندرج در شناسنامه در فرهنگ عمومی کشور در بین متدینین و سنتیهای جامعهی آن روز معمول و مرسوم میشود.
حاج آقا در اوان کودکی هنگامی که ۱۰ ساله بوده است به اقتضای معیشت آن زمان تبریز بنا به صلاحدید پدرش در کاخانهی قالیبافی مرحوم اردبیلیلر واقع در خیابان فردوسی مشغول قالیبافی میشود. وی با دارا بودن هوش و ذکاوتی سرشار در اندک مدتی به استاد کاری میرسد و به همراه برادر کوچکتر از خودش مرحوم آقا نقی و دو شاگرد دیگر به ادارهی یک دستگاه دار قالی میپردازد. اما تنگنای کارخانهی قالیبافی نمیتواند روح تعالی خواه وی را رام سازد، سرانجام از قالیبافی روی برتافته و به پارچه بافی روی میآورد. قطعاً اشتغال اقوام ایشان در صنعت پارچه و ابریشم و کلاغهایبافی در ترغیب علایق وی بی تاثیر نبوده است. از این رو در ۱۶ سالگی با سفارش یک دستگاه چوبی پارچه بافی به یک نجار استاد کار به مبلغ ۱۵ تومان در زیر زمین خانهی مسکونی شان واقع در لیلاوا جنب مسجد گؤل باشی به صنعت پارچه بافی روی میآورد. امّا طیران آمال این نوجوان خستگی ناپذیر و کوشا ورای پارچه بافی در پهنه هایی بکر پر میگشاید. در آن سال ها متاعی بنام حوله از کشور ژاپن وارد می شد. طرحهای زیبا و ضخامت نم گیر آن متاع هوش و فکر وی را مشغول میسازد و سرانجام بنا به توصیهای چلهای بر بالای دستگاه پارچه بافی اضافه کرده و برای اولین بار سرنوشت تولید حوله در کشور را رقم میزند. سختیهای ابتدای کار از زبان خود آن مرحوم شنیدنی است. این شرح مفصلا در نوشتاری مو به مو ثبت شده است. بعد از اولین تولید حوله، تاریخ سال تولید (۱۳۱۰ شمسی) را بر سر در کارگاه خویش درج میکند.
هنوز نشانی از برق لامع در کار نیست. حولهی تولیدی وی با نام خودش (جواد) عرضه می شود حتی بعدها نیز وقتی محصولات وی به تهران ارسال میشود با نام حولهی جوادی به فروش میرسد. بر روی مهر کارگاه نیز جواد ۱۳۱۰ حکاکی می شود. شرح حدیث فایق آمدن آن مرحوم با یاری برادرانش بر دشواریهای تولید حوله در این مجال نمیگنجد.
مرحوم حاج جواد آقا برق لامع در ۱۶ سالگی نخستین حولهی بافت کشور را در تبریز تقدیم جامعهی صنعت نساّجی ایران میکند و قریب به نیم قرن در اعتلای صنعت حوله بافی چنان میکوشد که در دههی آخر فعالیتهای شبانه روزی، کارخانهی حوله بافی برق لامع این برند پر افتخارایرانی موفق میشود بخشی از بازارهای اروپا به ویژه انگلستان و آلمان و امریکا و اتحاد جماهیر شوروی و … را به تسخیر خود در آورد و در سال ۱۳۵۴ موفق به کسب گواهی برترین کیفیت از بالاترین مؤسسهی تأیید کیفیت و استاندارد امریکا میشود.
درست در آستانهی مراحل اجرایی فاز جدید و وسیع کارخانه برق لامع در زمینی با مساحتی قریب به ۵۵ هزار متر مربع که در محدودهی میدان بسیج کنونی ابتیاع و دیوارکشی نیز شده بود، انقلاب اسلامی به پیروزی میرسد و علیرغم اینکه در بین تجار و صاحبان سرمایهی کشور کمتر کارخانهدار و بازرگانی در مقیاس مرحوم حاج جواد آقا برق لامع فراتر از پرداخت وجوهات در یاری و تقویت حوزههای علمیه تبریز، قم، مشهد، نجف اشرف و سایر بلاد کوشیده بود. باری در قبال تقدیر از آنهمه مردانگیها و فتوت و یاری رسانیهایش، طی حکمی ابتدا ۵۰ در صد اموال وی مصادره، سپس صد در صد کارخانه که متعلق به برادران وی نیز بود از طریق بنیاد مستضعفان به تصرف در میآید. بدین طریق طرح توسعهی کارخانهی برق لامع عقیم میماند. اقدامی که طرح جامع آن توسط متخصصین صنایع نساجی سویس در عالی ترین وجه طراحی و ارایه شده بود و تمهیدات خرید ۳۰۰ دستگاه مدرن فول اتوماتیک از کشور سوئیس در شرف انجام بود.
این طرح توسعه در صورت اجرایی گشتن به تعداد ۱۰۰۰ نفر نیروی انسانی نیازمند بود و طبعا صاحبان صنایع و اقتصاد مستحضرند که از قِبَل چنین طرح عظیمی چه تعداد افرادی در بیرون از کارخانه میتوانستند به تأمین معاش آبرومندانه ای دست یازند.
کارخانه ی برق لامع بخشی از فعالیتهای آن زنده یاد را تشکیل میداد، حدیث مزرعهی فراخ و کم نظیر گؤی گونبد (کبود گنبد) در حوالی آذرشهر به مساحت ۳۱۵ هکتار با ۵۰۰ هزار اصله درخت تبریزی و هزاران اصله درخت میوه و مزارع یونجه با بذر رنجر امریکایی و محصولات دیگر زراعی باغی و دامی به همراه ۱۵۰۰ رأس گوسفند، با ۷ حلقه چاههای عمیق و نیمه عمیق و سرسبزی و آبادانی فرح انگیزش پس از مصادره به ورطهی زوال غلطید. مزرعهای که عطر حضور علامه طباطبائیها و شهید قاضیها و علاّمه جعفریها و دیگر بزرگان دین و روحانیت را در قاموس خویش به یادگار داشت.
فعالیتهای فرهنگ دینی آن زنده یاد از میان نامههای علمای عصر به ایشان بارز و مشهود است. از مرمت حجرههای طلاب مدرسهی طالبیه و دیگر مدارس تبریز و سایر نقاط گرفته تا تهیهی کتب طلاّب علوم دینی و نشر و پخش کتب حوزوی حتی ابتیاع عبا و قبای طلّاب و وعّاظ و ساخت مساجد و شرکت در مرمت هر مسجدی و… زبانزد است. توجه ویژه ی آن مرحوم به رخت و لباس کودکان بی بضاعت در آستانه ی عید نوروز و تهیه ی نوشت افزار و ملزومات دانش آموزی برای بسیاری از روستاها و در میان اقشار بی بضاعت در آستانهی مهرماه و… گوشهای از دغدغههای فرهنگ دینی آن زنده یاد به شمار میرود و مهمتر از همه عضویت این مرد فاضل و وارسته در هیئت امنای کتابخانه ملّی تبریز و مشارکت همه جانبهی ایشان در ابتدای تاسیس مکتبهی امیرالمؤمنین در نجف اشرف که توسط شادروان علاّمه امینی صاحب تفسیر عظیم الغدیر تاسیس شده بود و یکی از بزرگترین کتابخانههای جهان تشیع به شمار میرود و هزاران گامهای خرد و کلان در راستای اعتلای فرهنگ دینی و اجتماعی، بخشی از فعالیتهای آن مرد خستگی ناپذیر به شمار میآید.
ساخت مساجد راه آهن تبریز، دانشگاه تبریز، زندان تبریز، مسجد جلفا، مسجد گلین قیه، مسجد گؤی گونبد (کبود گنبد) آذرشهر و… یادگارهایی است که از آن بزرگمرد در جای جای آذربایجان برجای مانده است.
سیمای بارز فرهنگی علمی آن زنده یاد فعلا تا تاریخ این نگارش در حین بررسی و پژوهش است.
آن مرد خدا سرانجام در شهریور ماه سال ۱۳۸۲ در سن ۸۸ سالگی چشم از جهان فرو بست و از دیار فانی به عالم باقی کوچید. یادش مانا و روانش شاد باد.
پاورقی:
۱- ماه قوس مصادف با ماه آذر است. سوم قوس یعنی سوم آذر. هنوز هم در افغانستان از اسامی ماه های برجی مبنی بر حمل، ثور، جوزا … قوس و… استفاده می شود.
قاسم ترکان ـ ۲۷/۶/۱۳۹۸ تبریز
حاج جواد برق لامع فردی متدین،متعبد،مومن،مقید،مسلمان و دین دار که متاسفانه در انقلاب مورد ظلم و اجحاف قرار گرفت
رحمت واسعه الهی شامل حال ایشان گردد.
علی اصغر خوشبین
روحشان شاد