بازار بزرگ تبریز / حسن حبیبی
اشاره:
مرحوم دکتر حبیبی در طول حیات پربارش، افزون بر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، به طور ویژه به عرصه فرهنگ توجه داشت و سالهای پایانی عمرش گرچه با بیماری توأمان بود، اما خوشبختانه به مقوله فرهنگ اختصاص یافت که محصولش کتابهای ارزشمند متعددی است که بنیاد ایرانشناسی زیرنظر ایشان تهیه و تدوین میکرد و امیدواریم نهالی که به همت او کاشته شد و جان گرفت، پس از او نیز ببالد و به بار بنشیند.
آنچه در پی میآید، بخشی از کتاب خواندنی (و البته دیدنی) « و بازارچههای پیرامون آن در دویست سال اخیر» است که با پژوهش گروهی بنیاد ایرانشناسی و سرپرستی آقای رنجبر فخری و نظارت آقای آریانفر با مقدمه و بررسی و تدوین نهایی مرحوم دکتر حبیبی روانه بازار کتاب شده و کسانی که میخواهند آمیزهای از تحقیقات جامعهشناسی، اقتصادی و تاریخی را در یکی از شاخههای مرتبط با ایرانشناسی بخوانند، میتوانند از این کتاب استفاده کنند. یاد مرحوم حبیبی را گرامی میداریم و به روانش درود میفرستیم.
بهره اول: هدف، موضوع، قلمرو و روش تحقیق
پیش از پرداختن به اصل موضوع که سرگذشت و بازارچههای پیرامونی آن در دویست سال اخیر است، چند نکته را به اختصار درباره ویژگیهای بازارهای ایرانی و آنچه به تحقیقاتی از این دست مربوط است، باید بیان کرد. تفصیل این مطالب در مقدمه کتاب «سرگذشت بازار تهران…» و در «بازار یزد و بازارچههای…» آمده است. بیشتر مطالب را میتوان در آن دو کتابها یافت. بازار در تمدن اسلامی به ویژه ایران تنها در کارکرد اقتصادیاش خلاصه نمیشود و وجوه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و آموزش را نیز با خود دارد. آنچه به بازار تبریز مربوط میشود، خلاصهای از بحث درباره هدف، موضوع، قلمرو تحقیق و شیوه پژوهش و روش تدوین کتاب، به اختصار است.
هدف پژوهش حاضر شناسایی و بازارچههای پیرامونی آن به عنوان یکی از مهمترین ارکان فضای شهری تبریز در دویست سال گذشته است. در این مورد شناسایی اجزای بازار و عناصر کالبدی آن حائز اهمیت فراوان است. بررسی نقش بازار تبریز در طول تاریخ این شهر و تأثیر و تأثّر این دو بر هم و تأثیرپذیری ویژه بازار از روند تاریخی شهر تبریز مهم است. از سوی دیگر بازار به عنوان محیطی فرهنگی همواره مورد توجه بوده است. همجواری اماکن مقدس، مساجد و مدارس دینی کارکرد مذهبی بازار را دوچندان کرده است.
علاوه بر این، بازاریان از بااهمیتترین گروهها در جامعه شهری تبریز به شمار میآمدهاند و میآیند و بهرهمند از موقعیت اجتماعی ویژهای بودهاند و هستند. این نکته برای تعیین دقیق هدف همواره باید مدنظر باشد.
علاوه بر این، بررسی کارکردهای غیراقتصادی بازار تبریز، اعم از کارکرد خدماتی، رفاهی و گردشگری بازار، کارکرد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بازار، و کارکرد ارتباطی و اطلاعاتی بازار از دیگر اهداف پژوهش حاضر است.
موضوع تحقیق و گستره آن
از آنجا که بازارهای مربوط به تمدن و فرهنگ اسلامی، به ویژه بازارهای ایران، به دلایل خاصی دارای انسجام و نظام بیشتر و در شمار عناصر اساسی بافت شهریاند و در تعامل کامل و تمامعیار با دیگر عناصر بافت شهر قرار دارند، بررسی چگونگی شکلگیری آنها و نیز سازمان یافتنشان در گستره کهن شهری، حائز اهمیت است و بدون آگاهی یافتن از آن، دریافت چگونگیِ شکلگیری شهرها و اداره آنها، نظام اقتصادی و تجاری و دیگر موضوعات مربوط به شهر با اشکال و بدفهمیهای زیاد روبرو خواهد شد.
موضوع این کتاب بررسی پیشینه و وضعیت کنونی به عنوان یکی از عناصر استخوانبندی اصلی شهر تبریز است. این تحقیق به سه رکن اصلی بازار تبریز که عبارتند از: «وجه کالبدی و سازمان اقتصادی»، «وجه اجتماعی و نیروی انسانی»، و «نظام صنفی بازار تبریز» میپردازد؛ به نحوی که علاوه بر قابل فهم کردن هر سه موضوع به عنوان اجزای یک کل و ساختار منسجم، تعامل بخشهای آنها را با یکدیگر در زمینه شکلدهی به فعالیتهای تولید و توزیع و مبادله در بازار نشان میدهد و ارتباط با کانونهای اقتصادی خارج از بازار و نیز الگوی ساماندهی نیروهای کار و شاغلان در بخشهای گوناگون آن را در قالب اصناف و نظایر آن توضیح میدهد و تحلیل میکند:
الف) مطالعه کالبدهای اصلی و فرعی : در این بخش راستههای اصلی و فرعی، کاروانسراهاها و سراها، تیمچهها، قیصریه، پاساژها، به صورت جامع و مفصل مورد بررسی قرار میگیرند. همچنین اجزای این کالبد که همان حجره و دکان است و نیز مکانهای غیرتجاری، توصیف میشوند.
ب)مطالعه سازمان اقتصادی بازار تبریز: این بخش به معرفی و تشریح وضعیت و عملکرد گروههای فعال در سازمان اقتصادی بازار و نوع فعالیتها میپردازد و مفاهیمی چون تاجرر تجارت، عمدهفروشر عمدهفروشی، بنکدارر بنکداری، و خردهفروشر خردهفروشی در درون بازار بررسی میشوند و ارتباطات آنها با شبکههای توزیع کالا در خارج از کالبد بازار یا سطح شهر مورد مطالعه قرار میگیرند.
ج) مطالعه وضعیت نیروی انسانیِ شاغل در بازار تبریز: در این بخش، وضعیت دیروز و امروز مشاغل موجود در بازار تبریز، وضعیت اصناف و ساختار و عملکرد و تحولات دوره معاصر آن شرح داده میشود. در این خصوص، بنا به اهمیت حضور اصناف در بازار تبریز و عملکردهای آنها در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی در گذشته و امروز، وضعیتِ دیروز و امروز شش صنف نمونه از میان اصناف گوناگون بازار تبریز مطالعه خواهد شد.
اصناف منتخب شامل دو دستهاند: نخست صنفهایی که در گذشته از جایگاه و موقعیت خاص نسبت به دیگر اصناف بازار تبریز برخوردار بودند و از توانمندیهای اقتصادی و نیز حضور تجار صاحبنام و با نفوذ بهره میبردند و امروزه نیز چنین وضعی را دارند.
دوم: صنفهایی که هرچند درگذشته از جایگاه اقتصادی اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی درخور توجهی برخوردار بودهاند، امروزه با توجه به دگرگونیهای اجتماعی، اقتصادی و صنعتی جامعه ایران، به تدریج در مناسبات جامعه بازار تبریز نقشی ندارند و به آرامی در حالِ کنار رفتن هستند. این امر همراه با ترکیب اجتماعی و گروهبندی شغلی بازاریان در دورههای مختلف و چگونگی توزیع آن در فضای کالبدی بررسی خواهد شد.
مطالعه نقش گروههای بازاریان در حرکتهای سیاسی، اجتماعی و فکری و چگونگی تأثیرگذاریهای آنها در این حوزه، بررسی تغییرات و تحولات در مناسبات اجتماعی بازار تبریز، بررسی ارتباط بافت کالبدی بازار با مناسبات اجتماعی درون بازار و تأثیر آن بر الگوی پراکندگی بازاریان، جستجوی نقش و عملکرد بازار تبریز در زندگی اقتصادی و اجتماعی شهر تبریز، شناخت وضعیت گروهبندی و سازمان اقتصادی و اجتماعی شهر تبریز به عنوان بخش زنده و فعال و پویای جامعه، فهم تغییرات یا ماندگاریهای فرهنگی و اجتماعی تبریز را روشن خواهد کرد.
بازار تبریز در یک منطقه جغرافیایی خاص از بافت تاریخی شهر تبریز قرار دارد. بازارچههای پیرامونی بازار تبریز نیز در منطقه تاریخی و اطراف آن پراکندهاند که مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
روش تحقیق و شیوه پژوهش
شیوه اصلی در این مطالعه، جمعآوری دادهها و تحلیل آنها متناسب با فضای بازار تبریز است. روش تحقیق کیفی بیشترین کارایی را به ویژه در عرصه جمعآوری دادهها از طریق گفتگو با بازاریان و مشاهده میدانی در بر دارد. در پژوهش حاضر، به صورت همزمان از دو روش مطالعه کتابخانهای و میدانی بنا به مقتضیات و ضرورتهای هر یک از زمینهها و موضوعات مورد مطالعه سود بردهایم. بدون تردید وجود مشکلات و موانع شناخته و ناشناخته در طول این پژوهش باعث گردید که از روشها و شیوههای تلفیقی و بینرشتهای استفاده شود.
مطالعات کتابخانهای: مطالعه کتابخانهای و اسنادی به طریق زیر انجام شده است:
الف) شناسایی، مطالعه و یادداشتبرداری از منابع و مآخذ مکتوب در کتابخانههای دانشگاهی و غیردانشگاهی که مهمترین آنها عبارتند از: کتابخانه بنیاد ایرانشناسی، کتابخانه مرکزی تبریز و سازمان اسناد ملی، کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران، کتابخانه دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان اسناد و مدارک علمی ایران و…
ب) بررسی اسناد و مدارک در مراکزی چون: سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی ایران، مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، مرکز آمار ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و کتابخانه مرکز اسناد دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی.
مطالعات میدانی: بیشترین اطلاعات و دادههای مورد نیاز پژوهش حاضر از طریق مطالعات میدانی به دست آمده است. این مطالعات در دو بخش کلی سازماندهی شده و به انجام رسیده است:
الف) مطالعه شفاهی: گفتگو با فعالان و دستاندرکاران بخشهای مختلف بازار: بیشترین گفتگوهای انجام گرفته با بازاریان بازار تبریز در خصوص تجربیات حرفهای و اختصاصی آنها بوده و زمینههای فعالیتهای صنفی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی در بازار را در بر گرفته است. در این خصوص با استفاده از تجربههای به دست آمده از پژوهش طرح بازار یزد، گفتگوها ضبط گردیده و از آنها در مراحل مختلف پژوهش استفاده شده است.
دادههای جمعآوری شده در موضوع فعالیتهای مربوط به کسب و کار بازاریان و در سطح بالاتر، مناسبات بازار و شبکههای درونی آن و بسیاری از موضوعات مربوط به جهتگیریهای سیاسی و اجتماعی، بهویژه در زمینههای اخلاقیات، مذهب و سیاست مجموعهای غنی را تشکیل میدهند.
قسمت مهمی از بخش اول و بخش دوم کتاب به عناصر کالبدی بازار تبریز میپردازد. اطلاعات در اینباره از طریق گفتگو یا جمعآوری خاطرات از بازاریان و آگاهان از وضعیت عناصر تجاری فراهم آمده است. شیوه تدوین تاریخچه شفاهی اماکن اقتصادی و تجاری از طرح بازار تهران و بازار یزد الگوبرداری شده است. در تدوین تاریخ شفاهی بازار تبریز بیش از دویست ساعت گفتگو با تعدادی از آگاهان و معمرین بازار انجام شده است. اسامی و موقعیت شغلی تعدادی از گفتگو شوندگان در فهرست منابع آمده است.
ب) برداشت میدانی از اطلاعات مربوط به اماکن و عناصر کالبدی : برداشت میدانی از دادههای مربوط به راستهها، سراها، تیمچهها، کوچههاو… از سطح راسته بازارها انجام یافته و با به کارگیری نرمافزارهای تخصصی و ترسیم آنها بر روی رایانه صورت گرفته است. شرح فنی این مراحل در بخش ششم به تفصیل آمده است. درخصوص اجرای این روش و میزان دقت در مراحل مختلف آن باید اشاره شود که کارشناسان، اطلاعات میدانی همه اماکن موجود در بازارها را گردآوری کرده و مساحت هر مکان، نوع کاربری و تعداد طبقات آن را تعیین نموده، و مشاغل موجود در آنها را مشخص و سرشماری کردهاند.
در مکانیابی و ارائه ویژگیهای موقعیتی عناصر کالبدی در کنار ترسیم هر یک از این عناصر و مواردی نظیر آنها عکسبرداری نیز به عمل آمده است. مجموعه عکسهای تهیه شده از عناصر کالبدی و فضایی و موضوعات و عوامل اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی درون بازار از جمله اسناد ارزشمند مردم شناختی و تاریخی بازار تبریز هستند.
وجوه گوناگون در پدیدار بازار
بازار یک مؤسسه اجتماعی تمام عیار و تام به معنی علمالاجتماعی آن و در بردارنده همه یا بیشتر پدیدارهای اجتماعی تام است. صرف نظر از وجه اقتصادی بازار که ستون فقرات آن را تشکیل میدهد وجوه فرهنگی، تعلیمی و تربیتی، سیاسی، اجتماعی و مردمشناختی و حتی مسائل مربوط به تاریخ و جغرافیا و بوم و برشناسی و ریخت?شناسی در بازار به گونهای چشمگیر حضور دارند.
درست است که در ایران هنگامی که میخواهند از وجه اقتصادی صرف و تمام عیار نام ببرند، بازار را مثال میزنند و به رفتار آن تمسک میکنند؛ اما در همین توجهها نیز مفاهیم دیگر را درمییابیم و میفهمیم که قصد گوینده از بازار وجوه دیگر را هم آگاه یا ناخودآگاه در بر میگیرد.
از این رو مطالعه بازار تا زمانی که این نهاد سرپاست و به اصطلاح پوست نینداخته و دگرگون نشده است، از اهمیت فوقالعاده برخوردار است و این اهمیت دو یا چند برابر میشود اگر تصور کنیم امروز یا فردا یا فرداهای دورتر چنین تأسیسی به گونه فعلی وجود نداشته باشد. در آن صورت دریغاگوی خواهیم بود که چرا به موقع به این نهاد و زیر و بم آن نپرداختهایم و آن را به ترتیبی که شایسته آن است، باز نشناختهایم.
در طرح ابتدایی بررسی بازار و در مرحله اول بازار تهران و سپس یزد بیشتر نکاتی که از آن به وجوه مختلف تعبیر کردهایم، در نظر گرفته شد و برای مرحله اول ساختار کالبدی بازار و جنبههای ریخت شناختی و نیز گروهها و اصناف بازار و صنفهای فعال و صنفهائی که افول کردهاند یا در حال افولند، برای پژوهش نخستین برنامهریزی گردید. اگر میخواستیم همه وجوه را در دایره تحقیق قرار دهیم، این پژوهش بیش از آنچه تصور شود گسترده میشد و گردآوری دادههای مختلف و جمعبندی و نتیجهگیری از آنها هم دشوار و هم بیش از اندازه وقتگیر میگردید و امید آنکه در ظرف چند سال بتوان آن را به پایان برد، نبود. علاوه بر آن مقدور نبود که همه مطالب گفتنی در یک جلد بگنجد و حداقل دو جلد یا بیشتر را طلب میکرد.
از این رو بهتر آن دیده شد که بخشی از کار که در بردارنده برخی مسائل مربوط به بازار و در درجه اول بازار تهران است، به عنوان جلد اول تدوین و چاپ و منتشر گردد.
این کار الگویی برای برخی دیگر از بازارها مانند یزد و نیز تبریز قرار گرفت تا پس از آن، اگر امکان کار همچنان فراهم بود، هم به وجوه دیگر پرداخته شود و هم بازارهای دیگر شناسانده شوند. با این همه برای آنکه یکسره هم بیگانه از وجوه دیگر بازار نباشیم، مناسب میبینیم که در مقدمه این کتاب بخشی از وجوه و نکتههایی از و مشخصات آن را در چند سطر بیان کنیم و تفصیل مطلب را به وقت دیگر بگذاریم:
الف) وجه اقتصادی بازار روشن است و در تمامی وجوه دیگر یکی از عوامل اصلی است و خود را مینمایاند. ساختار و شاکله بازار تهران گروهها و اصناف آن، محیطهای پیرامونی بازار در جلد اول آمدهاند و در کتاب مربوط به یزد نیز همین مسائل باتفصیل مناسب درباره بازار تبریز مطرح گردیده است و در این کتاب هم به همان مسائل خواهیم پرداخت. بنابراین در این زمینه سخن را به درازا نمیکشانیم.
ب) از لحاظ ریختشناسی و بوم و بر شناختی: باید این نکته را یادآوری و تصدیق کرد که بازاری نظیر بازار تهران ـ در عین بیبرنامگی و نداشتن طرحهای هادی و جامع از لحاظ مکانیابی از ابتدا تا اواسط دوره قاجار ـ در جای مناسبی قرار گرفته است و بنابراین بخشی از وجوه مختلف را که در جزو کارکردهای بازارها باید بدانها توجه کرد، در خود و در گوشه و کنار خویش جمع کرده و آورده است. بدین معنی که چون بازار در آغاز کار، از صنعت به معنی طرح و اجرا نیز بیگانه نبوده است، بلافاصله مفهوم عینی صنعت (به ویژه صنعت دستی) را به دو بخش اساسی صنعت آلوده کننده و صنعت پاک تقسیم نموده است و صنعت آلودهکننده نظیر صابونپزی، چرمسازی و نظایر آن و نیز آهنگری و مسگری را در حاشیه بازار یا در نخستین بازارهای متصل به خیابان و شهر استقرار داده و هنر و صنعتی مانند طلاسازی و جواهرتراشی را در متن بازار و در کنار محلههای اعیان نشین جایابی کرده است.
چنانچه بازار از منظر ریخت شناختی و مرتبط با بوم و برشناسی مورد مطالعه قرار گیرد، نکتههای اساسی این دو وجه بازار در جای خود دیده میشود.
بخش کوچکی از بازار به نیازهای روزانه مردم از لحاظ غذائی (نان، حبوبات، سبزی، مواد لبنی و…) میپردازد و جالب توجه است که بازار از همان ابتدا به این مسئله که مرتبط با زندگانی روزمره مردم همسایه بازار و کوی و کوچههای متصل یا نزدیک بازار است، پاسخ مناسب داده است و علاوه بر آن، نیازهای صاحبان دکانها و حجرههای فعال بازار را از نظر دور نداشته است.
ج) بازار سنتی: از همان ابتدا با چند نهاد دیگر در ارتباط و تعامل مستقیم بوده است. تعلیم و تربیت یکی از کارکردهای این نهاد یا مؤسسه است. معمولاً در کنار مسجدها و حتی در درون مسجد مکانهایی برای تدریس سطوح مختلف علمی فراهم آمده است. این ارتباط و تعامل در مساجد قدیمی بازار همچنان ادامه دارد.
این نکته بسیار مهمی است که همواره در طول تاریخ، تعلیم و نیز تربیت از نظر گرداننده اصلی اقتصاد دور نمانده و همواره آن را در کنار خود داشته است. علاوه بر اینکه اهالی بازار یا بازاریان همواره و هنوز هم کار مادی یعنی اقتصاد را با معنویت یعنی دستورهای مذهبی برای چگونگی خرید و فروش و منضمات و ملحقات آن یک جا دیدهاند. بسیاری از بازاریان قدیمی به مکاسب و مکاسب محرمه، نه به صورت افواهی بلکه به صورت تعلیم و کتابخوانی نظر کرده و در این جهت به تعلم پرداختهاند. علمای بازار که برخی از آنها مرجع تقلید یا در حد آن بودهاند همواره و در هر زمان به سؤالها پاسخ داده و بازار را از راهنمایی خود برخوردار کردهاند.
بسیاری از بازاریان در گذشته و نیز در زمان حاضر در حلقه درس مدرسان طراز اول که در مسجدهای مشهور بازار تدریس کردهاند و تدریس میکنند، حضور داشته و تعلیم گرفتهاند و پس از مدتی مورد مشورت همکاران خویش در بازار واقع شده و به راهنمایی آنها پرداختهاند. بنابراین بررسی مدارس بازار و برنامههای آنها نیز در مطالعه بازار باید مهم تلقی شود.
د) آداب و رسوم و مسائل مربوط به فرهنگ مردم: بازار علاوه بر آنکه به واسطه مشتریان خود با آداب و رسوم و فرهنگ عامه سراسر کشور آشناست در عین حال اهالی بازار برخی آداب و رسوم و باورهای مردمی خود را دارند که ما در کتاب مربوط به یزد بدانها اشاره کردهایم. چراغانی کردن راسته بازارها و سیاهپوش کردن در ایام عزاداری از رسوم ثابت بازار است. چراغان کردن تا آن حد مهم است که در برخی از راستهها با وجود باریک بودن راه عبور و مرور چراغهای زنبوری و پس از آن فلورسنتها را در سراسر راسته وسط معبر میگذارند.
گردآوری مجموعه آداب و رسوم و فرهنگ بازاری به ویژه مواردی که بیش و کم فراموشی شده است، از اهمیت بالایی برخوردار است، به خصوص از آن جهت که بخشی از رفتار و کردار بازاریان و چگونگی مدیریت بازار را تا حدود قابل توجهی روشن میکند.
هـ) وجه سیاسی: همه صاحبنظران وجه سیاسی بازار را با اهمیت شمرده و درباره آن کم و بیش به تفصیل سخن گفتهاند. این وجه در دو زمینه بیش از صورتهای دیگر، در تمامی ادوار تاریخ، خود را نشان داده است. برای نمونه تهران از مثالهائی است که میتواند الگوی شهرهای دیگری که دارای بازار مهم هستند، نظیر یزد، تبریز و کرمان و… قرار گیرد.
دو زمینهای که به آن اشاره کردیم، یکی سخنرانیها و وعظهایی است که در محیط مساجد بازار انجام مییافته است و دیگری فعالیت سیاسی بازاریان است که با دادن اعلامیه و بیانیه آغاز و به بستن چند روزه یا چند هفتهای بازار میانجامیده است. این دو زمینه کم و بیش با هم هستند. برای مثال به فعالیتهایی اشاره میکنیم که در تهران در جنبش تنباکو و پس از آن وقایع مشروطیت، ملی شدن صنعت نفت، پانزده خرداد و سال ۵۷ قبل از انقلاب انجام یافتهاند.
و) مدیریت در بازار: مدیریت بازاری نوعی خاص از مدیریت است که معمولاً در کتابها و مقالات مدیریتی کمتر بدان اشاره میشود. بودجه یا درآمد، هزینه هر صاحب حجرهگاه به میلیاردها میرسد، لکن همه ارقام آن در دفتر کوچکی یادداشت مانند در نزد صاحب حجره است. البته این بدان معنی نیست که حجره دفتر روزانه و دفتر کل و حساب و کتابهای خرید و فروش و بایگانی فهرستها و صورت خرید از صاحبان کالا و صورت فروش به مشتریان و حساب جداگانه هر کدام آنها را ندارد؛ اما آنچه معمولاً حرف آخر را میزند، حافظه و دفتر یادداشت صاحب حجره است.
در حالتی که حجره دارای شاگر معتمد است، حجره در زمان مسافرت کوتاه مدت و یا بلندمدت استاد و نیز به هنگام بیماری یا گرفتاری وی بسته نمیشود. از این روست که در بازار کمتر حجرهای بسته مشاهده میشود و حجرههای بسته معمولاً عزادار بودن صاحب حجره را حکایت میکنند. این مدیریت با صرفهجویی فراوان و در کنار آن با امانتو درستی و سوءاستفاده کمتر یا هیچ از درآمد ـ هزینه روبروست و کمتر دعوایی بین طلبکار و بدهکاران حجره از این بابت رخ میدهد و حافظه و دفتر یادداشت، بحث دو طرف گفت وگو را با فاصلهای اندک ختم میکنند. حجره و صاحب و شاگرد آن گاه تا حدی جلو میروند که حتی شاگرد به عنوان آقاسقل و یا نماینده وی در حل و فصل مرافعات حضور مییابد.
ز) اصناف بازار: صرفنظر از وجه مدیریت اقتصادی، هریک از اصناف بازار از جهات دیگر اجتماعی و سیاسی و مذهبی وفرهنگی، نقشهای عمده مربوط به هریک از عناوین را بازی میکنند. هر هیأت رئیسی دارد و ناظمی که مسئولیت اداره به قاعده جلسات هیأت با اوست از قدیم عناوینی چون ملکالتجار، معتمد التجار، عمدهالتجار رئیس التجار، امینالتجار،… القابی بودند که به رؤسای صنف اطلاق میشدند. تاریخ اصناف، شاکله هر صنف و مقررات و قواعد و آداب و رسوم خاص آنها و بسیاری از مسائل از این دست باید پیش از فراموشی کامل بررسی و تدوین شود و روشن است که جامعه شناسی بومی، مدیریت، مسائل مربوط به گروهبندیها و فرهنگ عامه و آداب و رسوم و مردمشناسی… به نتایج حاصل از این مطالعه سخت نیازمندند.
ح) وجه اقتصادی: همواره بازار در توصیفها و تحلیلها بیشتر به عنوان صاحب قدرت در توزیع شناسانده میشود و نقش توزیع از مقوله تولید و توزیع و مصرف بیشتر از آن بازار دانسته میشود؛ اما اگر به تاریخ گذشته رجوع کنیم و حتی در حال حاضر ریشههای تولید و تولیدکنندگان را در اقتصاد بررسی نماییم، درمییابیم که توزیعکنندگان عمده که تاجر محسوب میشوند، در فرایند تولید نقش قابل توجهی دارند و صرفنظر از تهیه کنندگی عمده مواد اولیه و توزیع آن در نفس تولید نیز دستی دارند و قسمتی از فعالیت و سرمایه خود را در تولید به کار انداخته و از مرکز توزیع به مرکز تولید روی آورده و گهگاه بیشتر در دفتر مرکز تولید خود استقرار یافتهاند. در نتیجه در مطالعه بازار هنگامی که میخواهیم جنبه جامعالاطراف داشته باشد نباید عامل تولید را در مطالعه عمیق کنار نهاد.
ط) وجه مذهبی و آیینی: از آنچه به اختصار تا کنون بیان کردیم به روشنی ملاحظه میشود که بازار یکی از عوامل مهم و ستون فقرات نگاهبانی سنتها و تا حدودی مراقبت از جامعه در برابر هجوم امور غیرمربوط و لطمه زننده به انسجام جامعه است.
مذهب و شعایر آیینی نیز همین وظیفه را به عهده دارند و فعالیت بازار در این زمینه و وجه مذهبی و شعایری آن چشمگیر است. وجود اماکن مذهبی و زیارتی از قبل مسجد و مدرسه و امامزاده و تکیه و حسینیه گزارشگر انجام این وظیفهاند. نظر به اینکه مجموعه اماکن مذهبی و آئینی گزارش به نسبت کاملی را از این اماکن به دست دادهاند و خواهند داد این مقوله به طور جدا بررسی خواهد شد.
ی) معماری بازار: معماری بازار نیز باید به عنوان فصلی خاص از معماری ایران مد نظر قرار گیرد و در این زمینه حداقل تبریز، تهران، یزد و برخی دیگر از شهرها به طور قابل ملاحظهای بررسی شوند. وظایف حجره و دکان و معماری آن از یک سو و وظایف تیمچه و سرا و کاروانسرا و قیصریه از سوی دیگر در گذر تاریخ بررسی گردند. حل برخی از مسائل که در نظام شهری پیچیده است؛ مانند برقرسانی و آب رسانی و… و نیز مقابله با آتش و… باید مرتبط با معماری بازار بررسی شود و حتی طاق بازار به عنوان یکی از عناصر این معماری مورد مطالعه قرار گیرد. به این سؤال باید پاسخ داد که نتایج برهم زدن معماری بازار و از میان بردن تیمچهها و سراها تا چه اندازه در هماهنگی وظایف بازار تأثیر میگذارد و به خصوص به این پرسش نیز پاسخ داده شود که اگر ساختار بازار برهم بخورد چه نتایجی از لحاظ اقتصادی به بار خواهد آورد.
ک) ورودیهای بازار: ورودیهای بازار و مقایسه آن با ورودی شهرها نکتههای مهمی را از چگونگی شکلگیری شهرها و طرحهای هادی و جامع آنها به دست میدهند و اندیشده بودن یا نبودن بازار را از همان ابتدا مینمایانند. به عنوان مثال وقتی ورودیهای بازار تهران را بررسی میکنیم، ملاحظه مینماییم که این ورودیها تقریباً همیشه پاسخگو بودهاند و موجب ایجاد مشکلاتی در دسترسی به بازار یا به شهر نبودهاند.
تهیه نقشهای از این ورودیها در ابتدا و هم اکنون ممکن است ما را به دریافت برخی از طراحیهای شهری راهبر شود. ما در اینجا بیآنکه فهرست نکاتی را که در مطالعه کامل بازار باید مد نظر باشد، مطرح کنیم مطلب را به پایان میبریم و میگوییم که بیشتر آنچه در مقاله ایرانشناسی نظام یافته آمده است باید در این بررسی مورد توجه قرار گیرد. (حسن حبیبی، طراحی مقدماتی برای ایرانشناسی نظام یافته، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۹٫)
مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی