اوزون حسن بایندری / رحیم فطن
اوزون حسن بایندری ۱ (۱۴۲۳-۱۴۷۸)
رحیم فطن
ایران درقرن ۱۵ میلادی ـ نهم هجری قمری
بعد از استیلای مغولان و تشکیل حکومت ایلخانان و متعاقب آن، قدرت یافتن تیموریان عرصه ترکمانان چنان گسترده شد که حکومت در بین ایل و طوایف آنان دست به دست میشد.
چنانکه پهنه جغرافیای کشور از طرف شرق تحت فرمان بازماندگان تیمور بود و در غرب آن قراقویونلوها اقتدار داشتند. نیز نوادگان مغول در غرب دریای خزر با نام آلتین اردو مانند تیموریان مشکلاتی در مرزداری داشتند و از آرامش کامل برخوردار نبودند. قراقویونلوها در غرب خود را با سلجوقیان روم و ترکمانانی از تبار آق قویونلوها مقابل میدیدند.آذربایجان به مرکزیت تبریز در حکومت جهانشاه در اوج شکوفایی و عظمت به سر میبرد.
اوضاع اجتماعی در اقطار ایران با فرقههای درویشی و طرق صوفیگری عجین بود.
در خوزستان مشعشعیان، در کرمان نعمت الهیها، در خراسان بکتاشیه و در آذربایجان حروفیه با زیر شاخههایی چون روشنیه، دمیرتاشیه، عصالیه، جمالیه، شعبانیه، رمضانیه، ابراهیمیه، قره باشیه، چرکسیه و بیومیه فعال بودند.
روشهای صوفیانه که اغلب ریشه در مذهب داشت، مردم دور از در آمد و رفاه را فاصله بیش از پیش مردم را از نظام حکومتی باعث بود. به نظر میرسد روال گرویدن به طریقتها از موارد لاینفک اوضاع اجتماعی آن عصر و سر منشا اوضاع سیاسی کشور بوده است.
ایران در نیمه قرن ۱۵ میلادی ـ نهم هجری قمری
مناطق مختلف آذربایجان از ایلخانان به بعد به مرکزیت ایران تبدیل شد. شهرهای مراغه و تبریز و سلطانیه به ترتیب اریکه قدرت ایلخانان گردیده و از اهمیت بینالمللی برخوردار شده بودند. تبریز بعد از ایلخانان نیز به ترتیب در دوران قراقویونلوها و آققویونلوها و صفویان به عنوان پایتخت در ایران به مرکز تصمیمگیریهای سیاسی و مذهبی تبدیل شده بود. از طرفی با توجه به قرار گرفتن در مسیر جاده تجارتی ابریشم، اقتصاد توانمند آن حلقه مواصلاتی شرق و غرب بوده است.
با مرکزیت هر کدام از شهرها توسط حکام و کارگزاران عمارات مختلف مذهبی و فرهنگی و صدارتی در آنجا بنا میشد. از جمله مسجد سلطانیه، رصدخانه مراغه، دانشگاه ربع رشیدی، ارک علیشاه، مسجد کبود و مسجد حسن پادشاه و خیلی از بناهای دیگر که در اثر سوانح طبیعی و بیتوجهی در نگهداری آثار تاریخی رو به تخریب نهاده و کمتر آثاری از آنها به جای مانده است. هرچند اشاره به بناهای یاد شده خالی از لطف نیست لیکن هر کدام فرصتی لازم میطلبد که در این مجال کوتاه میَسر نیست. لذا به اشارهای کوتاه به مسجد حسن پادشاه بسنده میشود:
این مسجد در نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی (قرن نهم هجری قمری) به دستور اوزون حسن بایندری ساخته شد. موقعیت مکانی آن، مرکز شهر تبریز در ضلع شمالی مهران رود و جنب بازار مسگران است. این بنای تاریخی در عصر آققویونلوها زیباترین سبک کاشیکاری وخط نبشتههای سنگی آن دوره را دارد. کاتب چلبی مولف کتاب جهان نما از بنای بینظیری در شهر تبریز یاد میکند که در زمان اوزون حسن نهاده شده است. در این بنا سرب در تزئینات سنگهای تراشیده استفاده شده است. اولیای چلبی این مسجد را از شاهکارهای هنر معماری و تزئینی نام میبرد.
هنر کاشیکاری در گنبدهای مسجد حسن پادشاه با منافذی در هر چهار سوی آن داخل گنبدها را چنان روشنائی میبخشیدند که تزئینات سنگ چینی مشبک مرمرین آنها به طور زیبایی بازتاب نور، کرده و هر بیننده را به حیرت وامیداشت، روی هر چهار دیوار این مسجد بزرگ را اسلیمیها، ترنجها، گل بوتههای گوناگون، کتیبههای متعدد حجاری و گچبری شده زینت بخشیده اند. بالای درها و پنجرهها مستورهای از سنگ نبشتههای خطی جلی وجود دارد که در تمثیل همانند خط یاقوت مستعصی است. درطرفین محراب دو پایه ستون از سنگ زرد قرار دارد مانند کهربای بینظیر چشمنواز هر بینندهای است، سنگهایی که از نجف آورده و به کار گرفته شده است. نمیتوان تصور کرد همزمان با اوزون حسن بایندری، اوج اقتدار امپراطوری آققویونلوها، تنها این بنا در شهر بوده باشد. به یقین بناهای دیگری در قلمرو حکومتی، اعم از اقتصادی و روابط بینالمللی و آموزشی و غیره احداث شده است.
آنچه در توصیفات آن عمارت قابل تامل است؛ مقایسه نظرات جهانگردان و منابع با بازمانده فعلی اثر مذکور میباشد. توجه مخاطب جلب میشود تا بداند؛ چه عواملی باعث از بین رفتن آثار هنری نیاکان ما بوده است؟ عوامل طبیعی، انسانی بیتوجهی درنگاهداری صحیح، منطقه کوهستانی، عواقب بارندگی، سیل، در مسیر گسل بودن و زلزلهخیز بودن شهر تبریز تاثیرات فراوانی در تخریب آثار باستانی داشته است. موزه عصر آهن نمودار بارز زمینکوبی و زمینشوئی ادوار مختلف تبریز است، محلی با قدمت تاریخی، طبیعت جغرافیائی و آثاری بر جای مانده، که لابلای منابع و زیرآوارها باید جستجو کرد. در ادامه تصاویر مسجد ارایه خواهد شد.
چگونگی به قدرت رسیدن اوزون حسن
پیشینه و حال مسجد حسن پادشاه با نام اوزون حسن درآمیخته است، ذهن مخاطب به تکاپو واداشته میشود، بداند آمدن او از زادگاهش آمد (دیاربکر) به طرف تبریز با قصد قدرت در ایران چه پیامدهایی داشته است؟ اگر او در منطقه خود، به قدرت بومی اکتفاء میکرد، چه بسا جنگها و کشتارهای متعددی وقوع نمییافت و زندگی آرامی در سرنوشت او رقم میخورد. ارتباطات نظامی و سیاسی راههای موثری بودند که اوزون حسن با توسل به آنها، به یک مدعی در مقابل رقیبانی چون قراقویونلوها در شرق، عثمانیها در غرب و حتی ممالیک مصر در جنوب تبدیل شد. ازدواج او با تئودورا دختر ژان چهارم امپراطور ترابزون باعث شد در منطقه شمالی با پیوستن ترابزون، گرجستان و قرامان اتحادی علیه عثمانیها به وجود آوردند.
راه دیگر که وجهه سیاسی داشت عقد خدیجه بیگم خواهر اوزون حسن با شیخ جنید و ازدواج دخترش مارتا (حلیمه) با حیدر، ماحصل آن شاه اسماعیل صفوی بود.پیوستن نوادگان شیخ صفیالدین اردبیلی به اوزون حسن، میتوانست خیل عظیمی از مردم ایران را به خود جلب کرده و حاکم قدرتمند قراقویونلوها را به زوال بکشاند.
اوضاع اجتماعی مردم همزمان با آق قویونلوها- قرن پانزدهم میلادی/ نهم هجری قمری
احوالات آن دوره از ایران حاکی از آمادگی مردم جهت پیوستن به نظامی نوپا است تا مقدمات حضور و جلوس اوزون حسن در تبریز را هموار کند. مردم از جور حکومت به عزلت درویشی و گرایش به مسالک صوفیگری روی آوردند. بیشترین عوامل گرایش مردم به این حرکت از نبود معیشت، فقر و نیز دلسردی آنان از روند طبیعی زندگی بود. روند این حرکت به سستی بنیان قراقویونلوها منجر شد. ازین رو قدرت جهانشاه قراقویونلو را از داشتن حمایت مردم بیبهره ساخت.
مردم در نقاط مختلف ایران خصوصا در نواحی شمالی از شرق تا غرب در اختلافات فرقهای درویشی و طرق صوفیگری به زندگی ادامه دادند. دلبستگی به ظاهر آرام مردم به مسالک ذکر شده اگرچه تاثیر مخربی به نظام نداشت ولی در باطن فاصلهای میان آن دو انداخته بود، حکم مرزی را داشت که دو جبهه مخالف را در مقابل همدیگر قرار داده بود. در راس این حرکت عظیم، خاندان صفوی بیرقدار این امرخطیر بود. دوری گزیدنهای درویشانه که علم اعتراض توده به نظام را نشان میداد، نه تنها در آن زمان بلکه در صدراسلام و حتی قبل ازآن درمانویان نیز دیده شده است۲.
محک قدرت نظامی اوزون حسن برای فتح بغداد (۱۴۶۷-۸۷۲) تحت استیلای قراقویونلوها، پایان دادن به قدرت بیهمتای جهانشاه بود.
حاصل راههای سیاسی و نظامی که قبلا به آنها اشاره شد، طوری به بار نشست که در یک ستیز غافلگیرانه توانست جهانشاه را مغلوب اوزون حسن کرده و دژ محکمی در تبریز، این بار با نام آققویونلوها شکل بدهد. اوزون حسن چهارمین حاکم از امرای آققویونلوها بود، او به رغم حس نظامیگری از اوضاع اجتماعی قلمرو خود غافل نبود، قانونی را گردآوری کرد که در مسائل امور مالی بخشهای مختلف امپراطوری ترکمانان از اجحاف مالیاتهای بردرآمد جلوگیری میکرد۳، قانون نامه حسن پادشاه بر اقشار عموم مردم تعمیم یافته و در رفاه حال اجتماعی آنها موثر بود، کتابهای زیادی به ترکی ترجمه شد، حتی دستور داد تا قرآن را به ترکی ترجمه کنند. قلمرو آققویونلوها فراتر از قراقویونلوها و مذهب آنها اسلام سنی بود.
اولین مراودات ایران با غرب در زمان وی اتفاق افتاد. یکی از جنگهای مهمی که اوزون حسن در آن شکست بزرگی را متحمل شد، مقابله با سلطان محمد دوم (فاتح) بود. (۱۴۷۳م / ۸۷۸ه.ق). بعد از اوزون حسن عظمت آق قویونلوها رو به ضعف نهاد، اخلاف او بنا به اختلافات مذهبی که در مقابل اسلاف صفویان داشتهاند تن به شکست داده و تبریز تختگاه صفویان شد. سلسله صفویان اولین حکومت یکپارچه شیعی در ادوار تاریخ ایران بود. با جلوس شاه اسماعیل صفوی نوه اوزون حسن به تثبیت رسید. بعد از به قدرت رسیدن شیعیان، بتدریج مساجد از نمادهای خلفای اربعه افول کرده و برسر در مساجد اسامی پنج تن و ائمه اطهار نقش بست.
نام آوران مدیون گمنامانشان هستند
آنچه مورد تامل است اعصارتاریخ با نام نامآوران مزین است. ابنیهها با هنر ساختاری خیرهکنندهاش با نام شاه و حکامش اسم برده میشوند. تمامی فتح و ظفرو گشایشها به نام بزرگان خاص بسته میشود. حال سؤال این است که چه زمانی از ارزش هنری و جانبازی گمنامان نام برده خواهد شد و در ارج نهی قرار خواهند گرفت؟
افتخار، صلابت و عظمت هر کاخ و کاخداری به دست توانمند ملت آن میسر است. تمامی تعاریف در مورد مسجد حسن پادشاه به دست هنرمندان دیارش مزین گشته و آنچه آن را زبانزد نموده است، تلاش و ذوق هنری افراد سختکوش مردم این سرزمین میباشد. عزت و مقام پادشاه از فرمانبرداری ملت اوست، برای غلبه بر دشمنان و متجاوزان سپری جز سینه ملت او وجود ندارد. ملت اعم از زن و مرد، پیر و جوان همچون کشتی در مسیر پرتلاطم دریا با هدایت ناخدا به خشکی میرسند. اما اسمی از ناخدا نخواهد بود اگر سوار کشتی ناسالم باشند.
اگر پادشاهی از صحنه جنگ با اسب نجات یافته، به بهای پیاده شدن سرباز گمنامش از همان اسب و شکاف سینهاش در میدان جنگ بوده است. نامآوران مدیون گمنامان خویشند.
سلسله سنی مذهب آق قویونلوها، مساجد را آراسته به نام مقدس ا…، محمد(ص) و نام خلفای راشدین نموده بود. با انتقال حکومت از سنیان به شیعیان، تغییرات در نوشتار آثار نیز ایجاد شد، آثار از اسماء اهل تسنن به اسماء مقدس محمد و علی بعد از نام منزها… تبدیل شد.
حوضچه محراب در صحن اول هست، به نقل از جمشید فطِن؛ عموی نگارنده «هفتاد سال پیش یک بار جهت مرمت کف صحن در اثر خاک برداری، تنه این حوض بیرون آورده شد و ما نقش و نگار بینظیر آن را مشاهده کردیم بعد از اتمام زیرسازی و مرمت، دوباره کف صحن را تا لبه حوض پر کردند و بیرون حوض در خاک مدفون گردید. قسمتی از لبه معلوم و داخل آن مملو از آب بوده است، اهالی و طلاب حوزه برای وضو و شستن دست و صورت از آن استفاده میکردند.»۴
مشخصات حوضچه؛ به قطر خارجی ۱٫۷۰٫ متر و قطر داخلی ۱٫۴۰ متر،عمق داخلی آن ۳۰ سانتیمتر، ارتفاع بیرونی آن ۱٫۱۰ متر میباشد. نگارنده با حضور در محل اثرٍ، با بضاعت اندک علمی، به بررسی اثر پرداخته است، مشخصات حوضچه را به دفعات مورد بررسی و اندازهگیری قرار داده تا اطلاعات دقیق در اختیار خواننده قرار داده باشد. تنها لبه حوضچه مشخص و بر اثر خاکبرداری قدمت ۵۵۰ ساله آن، نمایان شده بود، که در نوع خود بینظیر است.
حوضچه از سنگ یک تکه با نقش برجسته ی حیرت آور تشکیل شده است. سرگلهای تو رفته آن به صورت افقی کنار هم چیده شده است، سرگلهای وارونه برجسته را در گره خود دارد. اطاقکهای موجود؛ زمانی محل سکونت طلبههای حوزه علمیه بوده. بنا به روایت شاهدان عینی، در دورههای قبل به علت نزدیکی به بازار به صورت کاروانسرا محل اقامت تاجرانی بود که کالاهای خود را از راههای دور برای عرضه به تبریز میآوردند.
کف اصلی و حاشیه لاجوردی؛ به نظر میرسد یک دیوار پرنقش و نگاری را در خود داشته است. هنر لعاب کاری در رنگهای آسمانی بر روی گلهای بهشتی، این مکان مقدس را جایگاهی برای رهایی روح مبدل ساخته، مکانی که بوی قدمت تاریخش را در مشام بیننده زنده میکند و چشم به رویای دیدن نیاکان باز مینماید.۵
سنگ محراب
سنگ محراب در عرض ۱۷ متری، به طول ۲۰ متر درضلع جنوبی صحن اقامه نماز قرار دارد.
سنگ مرمر مشخصا از نوع بینظیری است، یک تکه بودن آن صلابت بدیعی را در معرض نمایش گذاشته است. سطح آن سابیده به نظر میرسد و اینکه دستی در از بین بردن آثار اولیه آن دخیل نبوده جای تردید است. توجه نگارنده به این پرسش جلب شده است که در سابیده بودن نامنظم و بدون ثیقل سنگ مرمر محراب چه نوشته هائی بعد از آق قویونلوها در آن زدوده شده است؟ صحت وسقم توضیحات اشارهای نیازمند مشاهده، بررسی و بازدید کارشناسان متخصص ِاهل نظر (از گنجینه به خاک نشسته مسجد حسن پادشاه) است.
چاله سر
«چاله سر» یا «سکوی آبرو» به شکل مربع در ابعاد ۱٫۳۵ متر با تراشه حاشیهای، نقشی دوازده ضلعی منتظمی را کنده شده دارد، نسبت به حفره مرکزی آن، شیب ملایمی دارد و پیامآور دوران با شکوه هنر از سرزمین تاریخساز میباشد.
خطوط زیبای جلی و به کارگیری آن در سردریها و دورتادور قرائتخانهها حس معنوی مخاطب را برانگیخته و موجب غنای صفای روحی میگردد. رنگ این سنگ در سایه روشن به زیبائی خطوط میافزاید.
پی نوشت ها:
- بایندری یکی از ۲۴ طایفه ترکان است که ریشه در اوغوز دارد. ر.ک حسنزاده.،اسماعیل، حکومت قرهقویونلوها و آققویونلوها در ایران. تهران: سمت، چاپ سوم ۱۳۸۸.
- سرچشمه تصوف در ایران. سعید نفیسی. کتابخانه ملی چاپ پنجم ۱۳۴۵.
- آژند، دوره تیموریان،۱۸۷.
- جمشید فطِن، متولد ۱۳۱۶ تبریز،تاریخ مصاحبه ۱۸ دی ماه ۱۳۹۴٫ ایشان از بنکداران قدیمی و معتبر خشکبار تبریز میباشند.
- نگارنده، سعی در انعکاس گوشهای از زیباییهای اثر داشته است، در ادامه بازدید خود از سخنان پیرمردی بهره برده و در نوشته خود به آنها اشاره داشته است.
منابع:
- مصاحبه با جمشید فطن، متولد ۱۳۱۶ تبریز- بنکدار قدیمی خشکبار تبریز- تاریخ مصاحبه۱۸ /۱۰ /۱۳۹۴.
- یعقوب آژند-مترجم تاریخ ایران (دوره تیموریان).
- وب سایت دانشنامه رشد. صفحه اوزون حسن آق قویونلو.
- حسنزاده. اسماعیل،حکومت قرهقویونلوها و آق قویونلوها در ایران. تهران : سمت،چاپ سوم ۱۳۸۸.
- سرچشمه تصوف در ایران.سعید نفیسی. کتابخانه ملی چاپ پنجم ۱۳۴۵.
- خط جلی به صورت درشت در سر درب نوشته میشود.
- شیخ جنید از نوادگان شیخ صفیالدین اردبیلی است. او پدر حیدر و پدر بزرگ شاه اسماعیل صفوی میباشد.
برگرفته از روزنامه مهدآزادی