آواشناسی و روشهای بررسی لهجههای ترکی آذربایجانی
برای دسته بندی دقیق لهجههای زبان ترکی آذربایجانی در ایران ابتدا باید لهجههای عمده مورد پژوهش قرار گیرند. لهجههای مناطق بزرگ و عمده مانند تبریز، اردبیل، مراغه، اورمیه، زنجان، خوی در وحله نخست بدلیل قدمت و مرکزیت آنها در ادوار گذشته بررسی شوند. سپس لهجه شهرهای کوچکتر مانند مرند، شبستر، سلماس، ساوجبلاق، سنقر، میانه، میاندواب و سایر با توجه به لهجههای شهرهای بزرگتر مورد تحلیل قرار گیرند. تیمهای اعزامیباید گروههای منفرد لهجهای را در مناطق مختلف شناسایی و بطور مجزا پژوهش نمایند. در نهایت با توجه به این دستاوردها امکان دسته بندی علمیلهجههای ترکی آذربایجانی میسر میگردد.
در صفحات گذشته در مورد دسته بندی لهجههای ترکی آذربایجانی در جمهوری آذربایجان مطالبی اظهار شد. مستندات ما نشان میدهد که دسته بندی مزبور را نمیتوان عینا به لهجههای موجود در ایران تطبیق داد. اگرچه استفاده از تجربیات علمیو دستاوردهای آنها منبعی بینظیر برای فعالیتهای دیالکتولوژیک بحساب میآید. یکی از منابع بی بدلیل برای پژوهش لهجه ترکی آذربایجانی کتابچه راهنمای گردآوری مواد و متون لهجه میباشد که در سال ۱۹۵۶ توسط آکادمیعلوم جمهوری آذربایجان تدوین شده است. ما در پایان این کتاب برای راهنمایی علاقمندان متن کامل این راهنما را منتشر خواهیم کرد. یکی دیگر از منابع غنی مورد نیاز ”راهنمای گردآوری مواد لهجهها برای تدوین اطلس لهجهشناسی “ است که متن کامل آنرا در پایان به خوانندگان ارائه خواهیم داد.
برای گردآوری نمونه لهجهها و تحلیل آنها باید از یک نظام واحد استفاده کرد. این نظام واحد همانا زبان معیار میباشد. کلیه ویژگیهای آوایی، صرفی، نحوی و لغوی لهجهها باید در مقایسه با زبان معیار مورد بررسی قرار گیرند. عدول از این نظام ما را از هدف دور کرده و با انبوهی از اطلاعات پیچیده سردر گم خواهد کرد.
دلیل اصرار ما بر وقوف کامل به زبان معیار و استفاده از آن در بررسی لهجه شناسی زبان ترکی آذربایجانی در این است که، تمایز عمده میان گویشهای مختلف زبان ترکی تبلور خود را در حالات مختلف معیار زبانها و لهجههای ترکی نشان میدهد. یک ویژگی در یکی از زبانهای معیار میتواند در زبان معیار دیگری موجود نبوده و صرفا در لهجههای آن وجود داشته باشد. برای نمونه در بحث آواشناسی زبانهای ترکی مبحثی تحت عنوان آسیمیلاسیون (همگونی) وجود دارد. یعنی اینکه صدایی به صدای بعد از خود و یا قبل از خود تاثیر کرده آنرا به صورت خود تبدیل میکند.
مثلا در ترکی آذربایجانی همگونی دل به دد (dl>dd) یک پدیده آواشناسی است مانند : دادلی که میشود داددی dadlı>daddı، ساوادلی میشود ساواددی savadlı>savaddı ، یا در لهجه ترکی آذربایجانی همگونی نل به ن ن nl> nn وجود دارد. حالا این را مقایسه کنیم با حالت جمع در گویش قزاقی که در آن علامت جمع دارdar است و یا در گویش تاتاری علامت جمع نار nar است. هرگاه واژه ای به حرف د در قزاقی و یا ن در تاتاری ختم شود و بخواهیم آنها را جمع کنیم حالت همگونی زبان ترکی آذربایجانی پیش میآید. تفاوت میان زبانها و گویشها و لهجهها در خانواده زبانهای ترکی شباهتهای بسیار نزدیکی دارد که میتواند باعث سردرگمیگردد.
با توجه به مطلب فوق تنها راه گردآوری و بررسی لهجههای زبان ترکی آذربایجانی مقایسه آن با زبان معیار ترکی آذربایجانی و یا به تعبیر دیگر زبان ادبی است.
یکی دیگر از روشهای عملی برای پژوهش در مورد لهجههای ترکی آذربایجانی انتخاب واژههای کلیدی میباشد. بدین ترتیب که با انتخاب یکسری واژه توسط متخصص زبانشناس معادل آنها را در مناطق مختلف گردآوری کرده ، بدین ترتیب حیطه جغرافیایی یک لهجه را مشخص مینماییم.
برای مثال واژه پشه در مناطق مختلف به شکل متفاوت بکار میرود در تبریز پشه را میغ-میغ، در اردبیل هـﯚنی و در جاهای دیگر آغجاقانات و همینطور هویج در تبریز کؤک، در خلخالهاووچ ، در خوی کئشیر و در مرند یئرکؤکی گفته میشود. بدین ترتیب با تنظیم واژههای کلیدی میتوان جغرافیای یک لهجه را تعیین کرد.
آواشناسی لهجههای ترکی آذربایجانی
یکی از جنبههای متمایز کننده لهجههای ترکی آذربایجانی از زبان معیار یا زبان استاندارد تفاوتهای آوایی است. اصولا در گویشهای مختلف زبان ترکی آذربایجانی نیز گونهگونی آوایی بیشتر از سایر بخشهای گرامری به چشم میخورد. علت وجود پدیدههای گوناگون در آواشناسی زبان ترکی آذربایجانی در این است که در زبان شفاهی گویشور به راحت بودن بیان کلمات میل دارد. بدین جهت با توجه به بافت اندام زبان و ترکیب صداها و ساخت صداها سخنور سریعترین و راحتترین راه را برای بیان کلمه انتخاب میکند. به همین جهت در مبحث آواشناسی لهجهها در مقایسه با زبان معیار به حالتهایی میتوان برخورد که در زبان معیار وجود ندارند و یا بسیار ضعیف هستند و صرفا در زبان معیار شفاهی ممکن است دیده شوند. تفاوت در مبحث آواشناختی نیز نسبت به سایر مباحث دستوری و لغوی بیشتر است.
در آواهای زبان ترکی آذربایجانی به حالتهایی برمیخوریم که در زبان معیار وجود ندارند. این مباحث عبارتند از:
- در لهجهها و زیر لهجههای ترکی آذربایجانی صامت (ن) خیشومیوجود دارد.
- در لهجهها و نیم لهجههای ترکی آذربایجانی صامت بین دندانی (ز) وجود دارد.
- در لهجهها و زیرلهجههای ترکی آذربایجانی صامت مرکب (دز) وجود دارد.
- در لهجهها و زیرلهجههای ترکی آذربایجانی صامت (تس) وجود دارد.
- در لهجهها و زیرلهجههای ترکی آذربایجانی صامت (ک`) وجود دارد.
- درلهجهها و زیرلهجههای ترکی آذربایجانی واکه کشیده و کوتاه وجود دارد.
- در لهجهها و زیرلهجههای ترکی آذربایجانی در اغلب قانون مواقع هماهنگی مصوتها رعایت نمیشود.
- در لهجهها و زیرلهجههای ترکی آذربایجانی واکهها و همخوانها به یکدیگر تبدیل میشوند.
- در لهجهها و زیرلهجههای ترکی آذربایجانی فرایندهای آوایی مانند همگونی (آسیمیلاسیون)، ناهمگونی (دیسیمیلاسیون)، قلب (متاتئزا)، حذف، اضافه شدن، جابجایی آواها (اینورسیون) و سایر رایج است.
واکههای لهجههای ترکی آذربایجانی
بررسی واکههای موجود در لهجههای ترکی آذربایجانی نشان میدهد که این واکهها از نظر کمیت و کیفیت نسبت به واکههای موجود در زبان معیار متفاوت هستند. در زبان معیار ترکی آذربایجانی تعداد واکهها نه عدد است که همه آنها کوتاه هستند، اما در لهجههای ترکی آذربایجانی واکهها نسبت به کوتاه و کشیده بودن با واکههای معیار تفاوت دارند. اگر در آنجا تنها یک نوع واکه کوتاه داریم، در لهجهها واکه کشیده نیز موجود است. قبل از بررسی بیشتر باید بدانیم که دو نوع واکه کشیده در زبانهای ترکی وجود دارد:
- واکههای کشیده نخستین
- واکههای کشیده ثانوی
واکههای کشیده ثانوی در کلیه لهجههای زبان ترکی آذربایجانی وجود دارد و وقوع آن در نتیجه حذف یک صامت در بین دو واج میباشد. واکه کشیده نخستین ابتدا به ساکن وجود دارد و میتواند مفهوم واژه را نیز تغییر دهد.
در برخی از زبانهای معیار ترکی مانند زبان ترکمنی، یاکوتی، توفارلاری، تووینی، قاراقالپاقی و ساری اویغوری واکههای کوتاه و کشیده وجود دارد. لیکن در زبان ترکی آذربایجانی واکه کشیده مشاهده نمیشود. البته برخی از زبانشناسان معتقدند که رگههایی از حالت کشیده بودن نخستین در برخی واژهها دیده میشود.
مانند : قا:دین (زن)، آ:ری (درد)، گؤ:مـﯚر (ذغال)، او:خور در لهجه برخی از روستاهای شهر قوبا و کؤ:ل، چؤ:ل، دؤ:رت، گا:خ در لهجه ترکی آذربایجانی دمانیسی در گرجستان . لیکن به نظر پروفسور شیرعلی اف این پدیده بعدا وارد زبان ترکی آذربایجانی شده است.
درمورد واکههای کشیده نخستین در لهجههای ترکی آذربایجانی ایران اطلاعات کمیدر دست است. در تحقیقات کووالسکی در مورد لهجه عینالووی سه واکه a:(آ:) ،e: (ائـ:) . i:(ای:) را معرفی میکند. مانند: وا:ر va:r (هست)، گا:ل ga:l(ماندن)، آ:تلو a:tlu(سوارکار)،یا:غ ya:ğ (روغن)، یا:ن ya:n (طرف)، با:ش ba:ş(سر)،رئـ:ر ve:r(بده)، دۇ:ز du:z (نمک) (کووالسکی ۱۹۳۷).
در لهجه قشقایی شش واکه کشیده آ:، ای:، او:، اۇ:، اؤ:، اﯚ: در مثالهای آ:ی a:y (ماه)، دیـ:شdi:ş (دندان)، خو:نxu:n (خان) .
لیگئتی (Ligeti)معتقد است که وجود واکههای کشیده نخستین در لهجه افشاری نتیجه تاثیر زبان فارسی است (لیگئتی ۱۹۵۷، ص.۱۲۶).
به نظر دورفر در زبان خلجی واکههای ”کوتاه، نیم کشیده و کشیده نخستین“ وجود دارد (دورفر ۱۹۷۱،ص.۲۶۰).
واکههای کشیده
علاوه بر حالت کشیده نخستین شکل دیگر کشیده شدن واکهها که به آن حالت ثانوی میگویند در لهجههای ترکی آذربایجانی مشاهده میشود. حالت ثانوی در دو صورت به وجود میاید:
- در اثر افتادن صامت در بین دو واج
- در واژههای دخیل فارسی و عربی
کشیده شدن تلفظ واکهها در اثر حذف صامت در بین دو واج به صورت زیر در لهجههای ترکی آذربایجانی وقوع میابد.
واکه کشیده آ:
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ن) دو واکه بیاید و صامت ن حذف شود واکه قبلی (آ) کشیده تلفظ میشود. مانند:ها:سی(کدام (ha:sı<هانسی، ما:آ) به من (ma: <مانا، سا: )به تو( sa: <سانا، یا:ندا(درکنارش (ya:nda <یانیندا، تا:ری(خدا( ta:ri<تانری
- – در صورتی که در قبل و بعد از صامت (غ) دو واکه بیاید و صامت غ حذف شود واکه قبلی (آ) کشیده تلفظ میشود. مانند: چا:رماخ(صدازدن (ça:max< چاغیرماق، چا: (نوزاد( ça: <چاغا، آ:ش(درخت (a:ş <آغاج، کا:ز(کاغذ ( ka:z<کاغاز، با:ری(قلبش (ba:rı<باغری، آ:ری(درد ( a:rı<آغری.
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ه) دو واکه بیاید و صامت ه حذف شود واکه قبلی (آ) کشیده تلفظ میشود. مانند: د:ا(هم ( da: < داها، شا:سئون(طایفه شاهسون(şa:sevən <شاهسئون، ایبرا:م(ابراهیم( İbra:m < ایبراهیم.
- در کلمات دخیل عربی واکه آ قبل از صامت (ع) با حذف آن کشیده تلفظ میشود: آ:لیم(دانشمند( a:lim<عالیم، سا:ت(ساعت( sa:t<ساعات، ما:وین (معاون( ma:vin <ماعاوین.
- در کلمات دخیل فارسی و عربی واکه آ قبل از صامت (ح) با حذف آن کشیده تلفظ میشود:مصلا:ت(مصلحت(məsla:t <مصلاحات، ص:ت(صحت( sa:t <صحت.
- در برخی کلمات دخیل فارسی و عربی واکه آ کشیده تلفظ میشود. خصوصا در کلمات هموفون یعنی واژههاییکه تلفظ مشابه و مفهوم متفاوت دارند : آ:لمانی (اهل آلمان( A:lmanı و آلمانیalamnı )سیب را(.
- واکه کشیده او:
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (و) دو واکه بیاید و صامت و حذف شود واکه قبلی (او) کشیده تلفظ میشود. مانند: قو:رما(قورمه( qo:urma <قووۇرما، حو:ض(حوض( ho:uz < حووۇض.
- در صورتی که در میانه و انتهای واژه صامت (و) حذف شود واکه (او) قبل از آن کشیده تلفظ میشود. مانند: او:چی(شکارچی( o:çi <اووچی، قو:ماق(فراری دادن( qo:maq < قووماق، او:ماق(ماساژ دادن( o:maq <اووماق، بیزو: (گوساله( bizo: <بیزوو.
- در صورت حذف صامت (ن) واکه (او) قبل از آن کشیده تلفظ میشود. مانند: سۇ:را(بعدا( so:ra <سونرا، قو:شی(همسایه( qo:şi <قونشی، دو: ۇز(خوک( do:uz <دونۇز.
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ی) دو واکه بیاید و صامت حذف شود واکه قبلی (او) کشیده تلفظ میشود. مانند: تو:خto:x )مرغ( < تویۇخ، سو:خso:x )سرد( <سویۇخ.
- زمانیکه سئوالی با ادات (نه) شروع شود و واژه بعدی با صامت (او) شروع شود، دو جزء پیوسته تلفظ شده و با حذف واکه أ واکه او کشیده تلفظ میشود.مانند: نو:لورno:lur )چه میشود( < نه اولور؟، نو:لسونbo:lsun )که چی( <نه اولسون.
- واکه کشیده اۇ:
- واکه (اۇ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (ن) کشیده تلفظ میشود. مانند: اۇ:نu:n )مال او( < اونۇن، بۇ:ن bu:n )مال این( <بۇنۇن.
- واکه (اۇ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (و) کشیده تلفظ میشود. مانند: باشۇ:ز(سرتان(başu:z <باشۇوۇز، قۇلاقۇ:ز(گوشتان(qulaqu:z < قۇلاقۇوۇز.
- در کلمات دخیل عربی واکه اۇ کشیده تلفظ میشود: عیفو:نتifu:nət )عفونت)، جو:دcu:d )جهود(
- واکه کشیده اـﺊ:
- کشیده تلفظ شدن واکه (ı) بسیار کمتر از سایر واکهها است، لیکن تحت شرایط زیر در لهجههای ترکی آذربایجانی به آن برمیخوریم:
- در صورت حذف صامت (ن) واکه قبل آن کشیده تلفظ میشود. مانند: یئریـ:زینyerı:zın )جای تان( < یئرینیزین
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (غ) دو واکه بیاید و صامت غ حذف شود واکه قبلی (ایـˇ) کشیده تلفظ میشود. مانند: ییـ:ماغyı:mağ )جمع کردن( < ییغماق، ییـ:ردیyı:rdı )گردمیآورد( <ییغیردی.
- واکه کشیده أ:
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ن) دو واکه بیاید و صامت ن حذف شود واکه قبلی (أ) کشیده تلفظ میشود. مانند: د:ز də:z)دریا( < دنیز، م:م (منم ( mə:m <منم، م: (به من( mə: <منه .
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ی) دو واکه بیاید و صامت حذف شود واکه قبلی (أ) کشیده تلفظ میشود. مانند: ب:م bə:m)مگر( < بیم ، د:رمان də:man )آسیاب( < دییرمان، ح:ط hə:t)حیاط( <حیط، ل:ن lə:n)لگن( < لین، ب:نمک bə:nmək )پسندیدن( < بینمک.
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ق) دو واکه بیاید و صامت ق حذف شود واکه قبلی (أ) کشیده تلفظ میشود. مانند: د:قه də:qə )دقیقه( <دقیقه، اوق:رoqə:r )آنقدر( < اوقدر.
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ح) دو واکه بیاید و صامت ح حذف شود واکه قبلی (أ) کشیده تلفظ میشود. مانند: و:شی və:şi )وحشی( < وحشی، ز:مت zə:mət )زحمت( <زحمت، س:ر sə:r )سحر( < سحر.
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ه) دو واکه بیاید و صامت ه حذف شود واکه قبلی (أ) کشیده تلفظ میشود. مانند: ش:ر şə:r )شهر( <شهر، ت:ر tə:r )طور( < تهر، ک:ر kə:r )زخم( < کهر.
- در کلمات دخیل عربی واکه أ قبل از صامت (ع) با حذف آن کشیده تلفظ میشود: م:نا mə:na )معنا( <معنا، م:لوم mə:lum )معلوم( < معلوم، ن:ره nə:rə )نعره( <نعره.
واکه کشیده ائـ:
- در صورتی که در قبل و بعد از صامت (ی) دو واکه بیاید و صامت حذف شود واکه قبلی (ائـ) کشیده تلفظ میشود. مانند: دئـ:رde:r )میگوید( <دئییر، یئـ:ن-یئـ:ن ye:n-ye:n)تندتند( < یئیین-یئیین، ایشلئــ:ر işle:r)کار میکند( < ایشلئییر، یئمـئـ:م yeme:m)خوردوخوراکم( <یئمییم، چئـ:نماخçe:nəmax )جویدن( <چئینماق.
- واژههاییکه حرف آخر آن مصوت است هرگاه کلمه بعدی با مصوت شروع شود واکه ائـ کشیده تلفظ میشود: نـئـ:لدینne:lədin )چه کردی؟( <نه ائلدین، نـئـ:لیرسن ne:lirsən )چه میکنی( < نه ائله ییرسن.
- در کلمات دخیل فارسی و عربی واکه ائـ قبل از صامت (ع) با حذف آن کشیده تلفظ میشود: شئـ:رşe:r )شعر( <شعیر، ائـ:تیبارe:tibar )اعتبار( <اعتیبار، ائـ:تیراض e:tiraz)اعتراض( <اعتیراض.
- در کلمات دخیل فارسی و عربی واکه ائـ قبل از صامت (ه) با حذف آن کشیده تلفظ میشود: مئـ:مانme:man )مهمان(<مئهمان، مئـ:ریبانme:riban )مهربان( <مئهریبان، تئـ:رانTe:ran )تهران( <تئهران.
- در کلمات دخیل فارسی و عربی واکه ائـ قبل از صامت (ح) با حذف آن کشیده تلفظ میشود: ائـ:تیرامe:tiran )احترام( <ائحتیرام، ائـ:تییاجe:tiyac )احتیاج( <ائحتییاج.
واکه کشیده ایـ:
- در صورت حذف شدن صامت در بن و یا ریشه کلمه واکه ایـ قبل از آن کشیده تلفظ میشود : ایـ:رمیi:rmi )بیست( <ایییرمی، ساخلیـ:رsaxli:r )نگه میدارد( <ساخلیییر، قاوزیـ:رqavzi:r )کشیده میکند( < قاوزیییر، باشدیـ:رbaşdi:r )شروع میکند( <باشلیییر، نئیلیـ:مneyli:m )چه کنم( <نئیلیییم، ایـ:نهi:nə )سوزن( <ایینه.
- در صورت حذف شدن صامت ن در بن و یا ریشه کلمه واکه ایـ قبل از آن کشیده تلفظ میشود: نبیـ:نNəbi:n )مال نبی( <نبی نین.
- در صورت حذف شدن صامت ل در بن و یا ریشه کلمه واکه ایـ قبل از آن کشیده تلفظ میشود: بیـ:سنbi:sən (اگر بدانی) <بیلسن.
- در صورت حذف شدن صامت ر در بن و یا ریشه کلمه واکه ایـ قبل از آن کشیده تلفظ میشود: بیـ:ی bi:i )یکی( < بیری، ویـ:انvi:an )ویران( < ویران.
- در برخی کلمات دخیل فارسی و عربی واکه ایـ کشیده تلفظ میشود: زیـ:نتZi:nət )زینت)، نیـ:زهni:zə )نیزه(.
واکه کشیده اؤ:
- واکه (اؤ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (ی) کشیده تلفظ میشود. مانند: گؤ:چکgö:çək )زیبا(< گؤیچک، کؤ:نکkö:nək )پیراهن(<کؤینک، بؤ:کbö:k ) بزرگ،بیوک(<بؤیـﯚک، سؤ:دsö:d )سپیدار(< سؤیـﯚد.
- واکه (اؤ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (گ) کشیده تلفظ میشود. مانند: اؤ:دö:d )نصیحت(<اؤگـﯚد، دؤ:رdö:r )میزند(<دؤگـﯚر.
- واکه (اؤ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (ن) کشیده تلفظ میشود. مانند: گؤ:لـﯚمgö:lüm )دلم( <گؤنلـﯚم.
- واکه (اؤ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (ر) کشیده تلفظ میشود. مانند: گؤ:رمgö:rəm )میبینم(<گؤرﯚرم.
- واکه (اؤ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (ه) کشیده تلفظ میشود. مانند: کؤ:نهkö:nə )فرسوده(< کؤهنه.
- در صورتی که در میانه و انتهای واژه صامت (و) حذف شود واکه (اؤ) قبل از آن کشیده تلفظ میشود. مانند: کؤ:شنkö:şən )خانه(<کؤوشن، دؤ:رانdö:ran )زمانه(<دؤوران، دؤ:لتdö:lət )دولت(<دؤولت، تؤ:لهtö:lə )طویله(< تؤوله، بـﯚتؤ:bütö: )کل،همه) بوتؤو.
- در کلمات دخیل عربی واکه اؤ کشیده تلفظ میشود: عؤ:مـﯚرö:mür )عمر)، عؤ:ریانö:ryan )عریان(.
واکه کشیده اﯚ:
- واکه (اﯚ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (ی) کشیده تلفظ میشود. مانند: یـﯚ:ردﯚمyü:rdüm )میشستم( <یـﯚیـﯚردﯚم، گـﯚ:مgü:m )تنگ( <گـﯚیـﯚم
- واکه (اﯚ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (ن) کشیده تلفظ میشود. مانند: سؤزﯚ:زsözü:z )حرفتان(<سؤزﯚنـﯚز، اؤزﯚ:زözü:z )خودتان(<اؤزﯚنـﯚز.
- واکه (اﯚ) در میانه واژه در صورت حذف صامت (و) کشیده تلفظ میشود. مانند: ألـﯚ:زəlü:z )دستتان(< ألـﯚوﯚز )تبریز لهجه سینده(.
واکههای کوتاه
- در لهجههای زبان ترکی آذربایجانی عمداتا واکههای بسته (ı ، i ، u ، ü) میتوانند کوتاه تلفظ شوند. حالت کوتاه تلفظ شدن واکهها را در تمامیلهجهها مشاهده میکنیم. واکهها در وضعیت زیر کوتاه تلفظ میشوند:
- کوتاه بودن ناشی از تکیه بر نبودن هجای اول. لازم به ذکر است که در زبان معیار ترکی آذربایجانی تکیه پیوسته در آخرین هجای کلمه میباشد.پس:۱- در واژه دو هجایی در هجای نخست واکه کوتاه میشود؛ ۲- پس از پریدن تکیه از آخرین هجا به پسوند واکه هجای قبلی کوتاه میشود.
- کوتاه شدن واکه بسته به همخوانهای قبل و بعد مربوط میشود. یعنی واکه کوتاه ۱- مابین دو همخوان انسدادی (ل-م-ن-پ و ن غنه)؛ ۲- مابین همخوان و همخوان انسدادی ؛ ۳-مابین همخوان انسدادی و زنگدار (ب-و-ر-غ-د-ت-ی-گ-ج)؛ ۴- مابین همخوان انسدادی و بدون زنگ (پ-ف-ت-س-ش-ک-چ-خ-ه) و نهایت ۵- مابین همخوانهای بدون زنگ وقوع میبابد.
مانند نمونههای زیر:
- واکـﮥ کوتاه ای(ǐ)- پیـˇچاخpǐçax (چاقو) ،آتیـˇنیزatǐnız (اسبتان)، بیـˇغدا bǐğda (گندم)، قیـˇفیلqǐfıl (قفل)، قیـˇراخqǐrax (کنار)، بیـˇراخ bǐrax (رهاکن)، قیـˇشدا qǐşda (در زمستان)، بیـˇنیزbǐnız (شاخ)، دیـˇبیرdǐbır (بزغاله)، آییـˇیاayǐya ( به خرس)، قارپیـˇز qarpǐz (هندوانه)، خالیـˇیا xalǐya (به خاله).
- واکـﮥ کوتاه ایˇ(ǐ)- کیـˇشیkǐşi (مرد)، پیـˇشیکpǐşik (گربه)، تیـˇشیtǐşi (ماده)، پیـˇچینpǐçin (کشت)، کیـˇشمیشkǐşmiş (کشمش)، یئر یـˇمیز yerǐmiz (زمین ما)، تیـˇکانtǐkan (خار)، گلد یـˇلرgəldǐlər (آمدند)، یئییـˇریخyeyǐriz (میخوریم).
- واکـﮥ کوتاه اۇˇ(ǔ) – بۇˇلاخbǔlax (چشمه) چۇˇخاçǔxa (بالاپوش)، دۇˇفار dǔfar (دیوار)، بۇˇزویbǔzoy (گوساله)، مۇˇناmǔna (به این)، سورۇˇشۇر sorǔşur (میپرسد)، توخۇˇیۇرtoxǔyur (میبافد)، قۇیۇˇیاquyǔya (به چاه).
- واکـﮥ کوتاه اﯚˇ (ǚ)- تـﯚˇفنگtǚfəng (تفنگ)، قـﯚˇزئیqǚzey (شمای)، کـﯚˇسۇف kǚsuf (قهرکرده است)، تـﯚˇشمانtǚşman (دشمن)، اویـﯚˇنـﯚن oyǚnün (خانه اش)، بؤیـﯚˇیـﯚرböyǚyür (بزرگ میشود)، اؤزﯚˇنهözǚnə (به خودش)، گؤرﯚˇشـﯚرgörǚşür (ملاقات میکند).
واکههای خیشومی
واکههای خیشومیبرای اولین بار توسط آشمارین در بررسی لهجه شهر شکی کشف و اعلام شد . بعدها پژوهشهای میدانی نشانداد، که در اکثر لهجههای ترکی آذربایجانی واکههای خیشومیوجود دارند. دورفر نیز همین فرایند را در زبان خلجی تثبیت کرده است (دورفر ۱۹۷۱،ص.۱۵۲).
در سایر گویشها از جمله ترکی استانبولی (رسنن ۱۹۵۵،ص.۱۷۱) و لهجه نمنغانی گویش ترکی ازبکی (آتامیزایئف ۱۹۷۴،ص.۲۵-۲۶) نیز دیده میشود. در گویشهای ترکی یاکوتی، ترکی توفاری، ترکی توینی هم فرایند خیشومیوجود دارد .
خیشومی شدن واکهها در این لهجهها مشخصه متفاوت دارد، لیکن در لهجه زبان ترکی آذربایجانی علت آن در نتیجه حذف (ڹ-ń) غنه ای قبل از واکه میباشد. همخوان (ڹ) غنه ای با حذف شدن مشخصه خیشومیبودن خود را به واکه بعدی منقل میکند. خیشومیشدن نه تنها در واژهای ترکی بلکه در کلمات دخیل نیز مشاهده شده است. مانند : رٱک`سیزrëhsiz (بیرنگ)<رنگسیز. آشمارین معتقد است که واکههای خیشومیمشخصه کشیده بودن را نیز در برخی شرایط کسب میکنند.
واکههایی که فرایند خیشومی را میپذیرند عبارتند از :
- واکه خیشومی(ٵ) ã : این واکه در بن واژه و در پسوندها بوقوع میپیوندند. مانند: دٵ(صبح زود) ãd<داڹ، ماٵ ã ma (به من) <ماڹـا، آدیٵ ã adı (به نام تو) <آدیـڹـا، یاشوٵyaşuã (به سنت ) <یاشیـڹـا، ایسدسٵزisdəsãz(اگر بخواهید) <ایسدسنیز، دانیشماسٵزdanışmasãz (اگر سخن نگویید) <دانیشماسانیز، آناٵanaã (به مادرت) <آنانا، آغزیٵağzıã (به دهانت)<آغزینا، قیچیٵqıçıã (به پایت) <قیچینا.
- واکه خیشومی(ٱ) ë : این واکه در بن واژه بعد از حذف ن غنه ای در قبل و بعد از آن بوقوع میپیوندند. مانند: تـﯚفٱک`دنhdən ëtüf (از تفنگ) <تـﯚفنگدن، هوٱک`دسته hdəstəëhəv(دستههاونگ) <هونگدسته، رٱک`سیزrëhsiz (بیرنگ)<رنگسیز.
- واکه خیشومی(ێ) ĩ : این واکه خیشومیدر بن واژهها و در چند پسوند وقوع مشاهده میشود. مانند:قاویێqavıĩ (ظرفت را)< قابینی، قیچیێ qıçıĩ (پایت را)<قیچینی، بۇرداسیێزburdasıĩz (اینجا هستید)< بۇرداسینیز، أودسیێز əvdəsıĩz (در خانه هستید)< ائوده سینیز، دیدیێزdidiıĩz (گفتید) < دئدینیز.
- واکه خیشومی(ۊ) ũ: این واکه (ۊ) خیشومیدر بن واژهها و در چند پسوند وقوع مشاهده میشود.مانند: قۇردۊز qurdũz (شما ساختید)<قۇردۇنۇز، اوغلۊ oğlũ (پسرش را) <اوغلۇنۇ، وئرسۊزverərsũz (شما بدهید)< وئرسینیز، بۊ bũ (این را)<بۇنۇ، قویمادۊز qoymadũz (نگذاشتید)<قویمادینیز.
- واکه خیشومی(ې-ېـ) į: خیشومیشدن واکه ای-i (ې-ېـ) بیشتر در پسوندها مشاهده میشود. مانند: ألېزəlįï (دستتان)<ألینیز، أوېز əvįz (خانه تان)< أوینیز، سسېsəsį (صدایت را)<سسینی.
- واکه خیشومی(ۋ) ǜ: واکه اﯚ (ۋ) خیشومیدر بن واژهها بعد از حذف ن غنه ای بوجود میآید. در بن واژه مختوم به (نج) نیز مشاهده میشود. مانند: اؤزۋ özǜ (خودت را)<اؤزﯚنـﯚ، گؤردۋزgördǜz (دیدید)<گؤردﯚنـﯚز، اﯚتۋ ütǜ (اوت را)<اﯚتـﯚنـﯚ، پـﯚرۋشpürǜş (برنج-فلز)< پـﯚرﯚنج، کۋشدرkǜşdər (گوشهها)<کـﯚنجلر.
- واکه خیشومی(ۏ) ŏ: واکه او (ۏ) خیشومیدر بن واژهها بعد از حذف ن غنه ای و تعدادی از پسوندها مشاهده میشود. مانند: ننوۏnənoŏ (مادرت را)<ننه نی، ألۏəlŏ (دستت را)<ألینی، اۏ ŏ (مال او)<اونۇن.
واکههای مرکب
مرکب شدن واکهها فرایندی است که در لهجههای زبان ترکی آذربایجانی واقع میشود. مرکب شدن واکهها در اثر حذف صامتها در بین دو واکه وقوع میپذیرد.
مرکب شدن واکهها بدو دسته میباشند: در دسته اول واکه نخست با ضرب تلفظ میشود ؛ در دسته دوم واکه دوم با ضرب تلفظ میشود.
ترکیبات میسر در لهجههای آذربایجانی که به واسطه حذف صامت واقع میشوند و از نوع نخست هستند شامل ou ، öü، au، əi ،oi میباشند.
- واکه مرکب او+ اۇ (ou): این واکه مرکب به سبب حذف صامت (و) ،(ی) و (ن) شکل میگیرد. مانند: حوۇضhouz (حوض)<حووۇض، قوۇرماqourma (قورمه)<قووۇرما، سوۇتماsoutma (نوعی خوراکی) <سویۇتما، توۇخtoux (مرغ)<تویۇخ، دوۇزdouz (خوک) <دونۇز.
- واکه مرکب اؤ+ اۇ (öü): این واکه مرکب نیز به سبب حذف صامت (ی) و (و) در میانه واژه شکل میگیرد. مانند: جؤﯚزcöüz (گردو) <جؤوﯚز، سؤﯚدsöüd (سرو) <سؤیـﯚد، بؤﯚنلریböünləri (اینروزها) < بوگـﯚنلری.
- واکه مرکب او+ ای (oi): این واکه مرکب در برخی از لهجهها هنگام افزودن پسوند با حذف صامت (و) شکل میگیرد.مانند: آتویatoi (پدرت را) <آتووی، آنانویanoi (مادرت را) <آنووی .
- واکه مرکب اؤ+ ای (öi): این پسوند در برخی از لهجهها هنگام افزودن پسوند با حذف صامت (و) شکل میگیرد.مانند: ننؤیnənöi (مادرت را) < ننؤوی .
- واکه مرکب آ+ اۇ (au): اینگونه ترکیب کمتر تراز سایرین دیده میشود، اما در برخی لهجهها با حذف (و) مشاهده شده است. مانند: داۇشانdauşan (خرگوش) <داوۇشان، قاۇرماqaurma (قورمه) <قاوۇرما .
- واکه مرکب أ+ ای (əi): این واکه مرکب نیز بطور اندک با حذف صامت (ی) مابین بن و پسوند ویا پسوند با پسوند مشاهده میشود.مانند: ألیələi (الک را) <الیی، کـﯚلی (باد را) < کـﯚلییküləi ، دللی (دلاک را)dəlləi < دللیی.
واکههای مرکب دسته دوم که واکه نخست ضعیفتر و دومیشدیدتر تلفظ میشوند شامل این ترکیبها ua ، üə ، oa ، öə هستند.
- واکه مرکب اۇ+ آ (ua): این واکه مرکب در میانه واژه به سبب حذف صامت (و) ،(ی) شکل میگیرد. مانند: جۇآدcuad (جواد)<جۇواد ،جۇانcuan (جوان)< جۇوان، سۇادلیsuadlı (باسواد)<سۇوادلی، دۇارduar (دیوار)< دۇوار، سۇاsua (سرآب) < سۇیا.
- واکه مرکب اؤ+ أ (öə): این واکه مرکب در میان واژه با حذف صامت (و) و (ی) ایجاد میشود. مانند: نؤهnöə ( به نوه ات) < نوؤوه، اؤهöə (به خانه) < اؤوه.
- واکه مرکب اؤ+ أ (üə): این واکه مرکب در میان واژه با حذف صامت (و) ایجاد میشود.مانند: یرﯚهyerüə (سرجایت) <یئرﯚوه، أربـﯚهərəbüə (با ماشینت) <أربـﯚوه.
- واکه مرکب او+ آ (oa): این واکه مرکب در میان واژه با حذف صامت (و) و (ی) ایجاد میشود.مانند: اوآoa (به شکار) <اووا، قوالاqoala (دنبال کن) < قووالا .